بررسی فیلمهای چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران/3
چمدان
چمدان فیلمیست که میخواهد با فضای پست مدرن از گذشته سخن بگوید. فیلم بدون یک دیالوگ سعی داشت مردی را بسازد که با حمل یک چمدان و عبور از شهرها، در جستجوی گذشته خویش باشد. موضوعی که حتی گم شدن چمدانش هم مانع رسیدن به آن نشد. تا جایی که در جستجوی آن از خود نیز گذشت!
زیر سایه بلوط
از فیلمهای خوش ساخت دیگر جشنواره میتوان به فیلم زیر سایه بلوط اشاره کرد فیلمی که با زبان یکی از اقوام کشورمان به جشنواره عرضه شده بود. در بستر کوچ یک قوم برای رسیدن به قشلاق، مسیر سخت باعث شد تا فقط افراد خاصی بتوانند توانایی طی کردن این مسیر را داشته باشد.
شرایط فیلم گونه رقم خورد که مردی در دوراهی نجات پسر و پدرش قرار بگیرد. دوگانهای ساختگی که هیچگاه ما به ازایی ندارد. منطقی غلط که سراسر داستان فیلم را تشکیل داده است. فیلم تقدیم به پدر کارگردان شده است اما در فیلم ضدیت با پدر را میبینیم. پدری که با التماس پسرش را صدا میزند تا او را با خود ببرد. پسری که بیاعتنا میگذرد و پدر را در برف و بوران تنها رها میکند و میبینیم کوچ در حال رفتن و یک حیوان درنده در حال نزدیک شدن به پدر برای دریدن اوست!
ناگاه چندین سال بعد میرویم و میبینیم که بلوطی که نزد پدر بود تبدیل به درخت تنومندی شده است که زیر سایه آن درخت میتوان زیست. وقیحانهترین و زشتترین و غیر انسانیترین رفتاری است که فرد حتی میتواند با انسان دیگر انجام دهد چه رسد به یکی از اعضای خانواده خود و چه رسد به پدر خود.
رویاساز
رویاساز یکی از قابلیتهای بارز هوش مصنوعی که اخیرا در فضای مجازی نیز زیاد بین مردم دست به دست گردد را به عنوان محور فیلم خود قرار داده است. بازسازی گذشته انسان رفتن کنار عزیزانی که اکنون دیگر میان ما نیستند.
این قابلیت موضوعی است که تا قبل از برجسته شدن مسئله هوش مصنوعی در فیلمهای هالیوودی، جسته و گریخته بدان اشاره شده بود؛ اما پس از مطرح شدن موضوع هوش مصنوعی و باورپذیرتر شدن این مسئله میان مردم جای کار بیشتری احساس میگردد.
دراماتیزه کردن موضوع هوش مصنوعی و جاری شدن آن میان مردم زمینههای بسیار خوبی را در اختیار فیلمسازان قرار داده است تا تولیدات هنری خود را به این سمت و سو ببرند.
خانه ماه
فیلمی در خصوص یک خانواده روستایی است که دختری با نیمرخ چهرهای ماه گرفته دارد و باعث شده تا محدودیتهایی را از لحاظ ظاهری برای او در نظر بگیرند تا کمتر مورد قضاوت اهالی روستا قرار بگیرد.
این طرز برخورد پدر با دختر باعث شده تا یک لجبازی میان آن دو ایجاد شود لجبازی که در پایان شخص میگردد که پدر بیشتر به پسر علاقه داشته تا دختر موضوعی که در گذشته ایران بسیار رایج بوده است. در پایان اما دختر سعی دارد تا خود را بپذیرد و محدودیتهای ظاهری خود را کنار بگذارد.