ضعف شدید سینما و تلویزیون در حوزه کودک
سیما فردوسیپور از کارشناسان مجرب در حوزه کودک و نوجوان اعتقاد دارد که امروز رسانه چه سینما و چه تلویزیون نقش خودش را در حوزه کودک به خوبی ایفا نمیکند و باعث شده است مخاطبان به سمت ناکجاآبادی بروند که خسارتهای زیانآوری را به دنبال دارد.
براساس مصوبه جهانی سازمان ملل، کشورهای مختلف یک روز را به نام کودک انتخاب کردهاند و همهساله آن روز را با هدف توجه دادن جامعه به مسائل کودک جشن میگیرند، در ایران نیز 16 مهرماه بهعنوان روز کودک بهرسمیت شناخته شده است. روز جهانی کودک یک تاریخ یادبود است که بهافتخار کودکان و بهمنظور یادآوری حقوق آنها برگزار میشود.
بهتعبیر کارشناسان کودکان روحیه لطیفی دارند و حساسترین گروه جامعه بهشمار میروند. آنها دائم در معرض آسیبهای مختلفی از جمله قربانیهایی که در جنگ و حوادث طبیعی تا رفتارهای اشتباه والدین، قرار میگیرند. با پیشرفتهای بسیار در دهههای متوالی، هنوز میلیونها کودک بدون حقوق اولیه خود زندگی میکنند. در زمان حاضر بیشتر از هر زمانی، زندگی آنها تحتتأثیر خشونت، جنگ، طلاق، مشکلات روانی و بیتوجهی قرار دارد.
هدف از روز جهانی کودک
هدف از روز جهانی کودک فقط جشن گرفتن برای کودکان نیست، روز جهانی بهصورت کلی فرصتی برای ایجاد تغییر و آگاهی در سطح جهان است. این روز فرصتی است که حقوق کودکان را به خود یادآوری کنیم، آنها را درک کنیم و برای کودکان معصومی که رنج و خشونتهای زیادی را تحمل میکنند چارهای بیندیشیم. خشونتهای وحشتناکی از جنس درگیریهای مسلحانه، استخدام و استفاده نظامی از کودکان، سوءاستفادههای کاری، تبعیض و تربیت نادرست خانواده که آینده آنها را تباه میکند.
کارهایی که برای کودک نمیشود
مدتهاست کودک و موارد مربوط به آموزش این گروه سنی آیندهساز کشور، اگرچه در جلسات و سخنرانیها بسیار از سوی اغلب مدیران و مسئولان مربوطه مورد توجه قرار میگیرد، اما در واقعیت جامعه و تولید محتوای مربوط به کودکان دیده میشود آنطور که شایسته آیندهسازان مملکت بوده در رسانهها عمل نشده است و نهایتاً محتوای تولیدشده در این گروه سنی نیازمند اصلاح است.
در این زمینه رسانه ملی بهعنوان یکی از مهمترین درگاههای ارتباطی با قشر کودک و نوجوان نقشآفرینیهای قابل توجهی در این زمینه بهخصوص در دهه طلایی خود یعنی 1360 تا 1370 با ساخت برنامهها و کارتونهای کودکانه داشته که بهگفته برخی کارشناسان تکرارنشدنی است، اما واقعیت امر اینجاست که همانند رسانه ملی، سینمای کشور در این زمینه آنطور که شایسته بوده وارد عمل نشده است.
تلویزیون موظفتر از همهجاست
اما همیشه وظیفه تلویزیون بیش از دیگر نهادهای فرهنگی در زمینه تربیت و پرورش رسانهای کودک بالاتر و خطیرتر بوده است؛ اگرچه سالها بود که رسانه ملی در بخشهای مختلف خود گروههای کودک فعالی داشت اما در شرایط فعلی برای متمرکز عمل کردن و جلوگیری از موازیکاری تمرکز رسانه ملی بر دو بخش پویا و نهال شبکه کودک است. البته ناگفته نماند بسیاری از چهرههای حوزه کودک هنوز هم بر این باورند که تلویزیون نیازمند فعال کردن گروههای کودک خود همچون گذشته دارد.
در همین دوره که رسانه ملی بهعنوان نهادی دولتی برای بخش کودک و نوجوان برنامهریزیهای ویژهای را تدارک دیده است، ورود VODها رقابتی کاملاً مشهود براساس ذائقه مخاطبان ایجاد کرده است، هرچند فضای مجازی و مدیومهای دیگر قدرت انتخاب را نیز برای این قشر بالا برده است.
یکی از مطالبههای اصلی برنامهسازان و هنرمندان این حوزه، برای پاسخگویی به این نگرانی مهم همواره اختصاص بودجه لازم، جدّی گرفتن حوزه کودک در تلویزیون و استفاده از برندهای این حوزه در شبکه کودک و تقویت برندهای کنونی است.
ضعف در توجه به کودکان در رسانه
«سیما فردوسیپور» کارشناس مجرب و شناخته شده حوزه کودک و نوجوان به کمکاریها و غفلتهای سینماییها و تلویزیونیها در حوزه کودک اشاره می کند و می گوید: در کنار تعلیم و تربیتی که بچهها هم در خانواده میبینند و هم مدرسه، رسانه هم نقش مهمی دارد. مخصوصاً در کشور ما رسانه فقط جنبه سرگرمی ندارد بلکه به لحاظ آموزشی هم نقش ایفا میکند. در واقع مردم روی آموزش رسانه حساب باز میکنند و به آن نیازمندند. الان این نیاز بیش از هر زمان دیگر احساس میشود و کمکاریها و غفلتها و جاهای خالی بیش از پیش در سینما و تلویزیون خودش را نشان میدهد. خسارت این کمکاریها عدم آگاهی و در اختیار قرار دادن اطلاعاتی است که کودکان ما را از مسائل به روز عقب میاندازد. به واقع به عنوان یک بازوی کمکی تعلیم و تربیت نقص وجود دارد.
به هر حال خانوادهها نیاز دارند در کنار چیزهایی که خودشان یاد میگیرند، رسانه کمکشان کند. این کمبود خیلی جدّی وجود دارد. مزایای ساخته شدن برنامههای تأثیرگذار و مجموعههای نمایشی در گذشته این بود که برای آموختن و فراگیری زمینهسازی میشد و این اتفاق از طریق دیدن و مشاهده کردن در تلویزیون، سینما و تئاتر اتفاق میافتاد. به صورت دیداری هم آدمها یکسری چیزهایی یاد میگیرند؛ مکتبی در روانشناسی وجود دارد کودکان و نوجوانان از طریق مشاهده کردن یاد میگیرند و فراگیریشان بالاتر میرود. در واقع این روش به مراتب از یادگیری به صورت کلاسیک و آکادمیک جلوتر است.
باید کودک دیجیتال امروز را شناخت
کودک امروز بومی دیجیتال است؛ کودک ما تا چشم باز کرده عصر دیجیتال را دیده و در این عصر بزرگ شده است. همهچیز را در فضایمجازی دنبال میکند و اطلاعاتش با کسی که 50 سال پیش به دنیا آمده و زیست کرده متفاوت است. شاید بسیاری از مدیران ما در عرصه فرهنگ و هنر کودک امروز را خوب نمیشناسند؛ به آنچه که او در فضایمجازی دنبال میکند اشرافی ندارند. این عدم شناخت در میان پدران و مادران هم وجود دارد. لازمه آن این است با کودک بیشتر وقت صرف شود و مدیران تلویزیون و سینمایی کشور کودک را اولویت اول بدانند.
کودکان امروز بزرگسالان فردا هستند؛ باید به آنها توجه کنیم و فکر آنها را بشناسیم. در آینده که در مسند کارهایی بنشینند پشتوانه اطلاعاتی و تربیتی و دانش غنی داشته باشند و بتوانند برای جامعهشان مؤثر باشند. شاید مدیران در این حوزهها اطلاعاتشان کم است؛ یا به این زمینهها باور ندارند و میطلبد مدیران ما در این عرصه آموزش ببینند.”
انیمیشنهایی که برای کودک مخرباند
فردوسیپور در ادامه درباره انیمیشنهای مخرب و نسبت به حضور کودکان در فضای مجازی این هشدار را داد: به نظرمن هرچه زودتر باید فکری به حال مراقبت و مدیریت حضور کودکان در فضای مجازی کنیم؛ یک فیلترینگی برای تماشای انیمیشنهای خارجی قائل شویم. هرچه که ساخته میشود نباید در معرض نگاه کودکان قرار بگیرد. حتماً باید کمیسیونی شامل متخصصین حوزه کودک این موضوع را بررسی کنند. واقعاً متخصصین و فوق تخصصها باید نسبت به پخش و فراگیری این انیمیشنها در کشور نظر بدهند. اینها برای ذهن و تخیّل کودکان مضرّند؛ به جای اینکه آموزشی بدهند بیشتر خطای روحی و ذهنی برای مخاطبان کودک ایجاد میکنند.
توصیهای به اهالی سینما و تلویزیون در تولیدات مربوط به حوزه کودک
او در ادامه صحبتهایش به این نکته اشاره کرد: من در این روز مهم که روز جهانی کودک است این توصیه را دارم مدیران تلویزیون و سینما و سیاستگذاران حوزه فرهنگ و هنر قبل از هرچیز کودک را مهم بدانند. وقتی کودک مهم شد همه این نکات حل میشود. واقعاً کودک در سیاستگذاری خیلی جایی ندارد. وقتی کودک مهم نیست میتواند هر خوراکی به او داده شود که فقط سیر شود. این خوراک خوب است و خوب نیست، به درد او میخورد یا خیر؛ اولویت بعدی است. ابتدا تکلیف خودمان را با کودک مشخص کنیم. کودک چقدر مهم است به این اهمیت برسیم دوبله زیرزمینی و سخیف نخواهیم داشت؛ فیلم برای کودک ساخته میشود؛ انیمیشن ساخته میشود و خیلی از این کمکاریها و غفلتها سامان پیدا میکند.
به سمت برنامهسازی با جیغ و دست و هورا نروید
فردوسیپور درباره رفتنِ برنامهسازیهای حوزه کودک به سمت هیاهو و اصطلاحاً جیغ و دست و هورا، گفت: امروز برنامههایی ساخته میشود که آهنگی میزنند و مجری فریاد میزند دست و جیغ و هورا! یا بچههایشان را میآورند تا دیده شوند، این برنامهسازی نیست! همیشه در علم روانشناسی، برنامهسازی کودک بهگونهای دیگر است؛ بچهها از صفر تا 6 سالگی بهترین مقطع یادگیریشان است. سن تربیتپذیری، آیندهسازی و استعدادیابی در این زمان اتفاق میافتد. باید از طریق برنامهسازی بهطور غیرمستقیم و مستقیم و با بازیهای درست و کاربردی، مهارتافزایی را رونق دهیم، اما با این جیغ و هورای بلند و لباسهای رنگارنگ محقق نمیشود. این نوع اتفاقات نمیتواند برای کودک، فرهنگسازی کند یا تأثیرگذار باشد.
در ساخت برنامه های کودک عجله نکشنید
این کارشناس شناخته شده حوزه کودک و نوجوان در پایان خاطرنشان کرد: به نظر میرسد سازمان صداوسیما که بیشتر مکلف به ساخت برنامه و سریال و فرهنگسازی در حوزه کودک و نوجوان است یک مقداری مطالعه حوزه روانشناسی کودک خود را بالا ببرد. از پیشکسوتان این حوزه استفاده کند و جوانان و مستعدینی را به میدان بیاورد که کودک امروز را بشناسند. سعه صدر داشته باشند و همینطوری برنامهای سرسری و با عجله برای کودکان خلق نشود. شاید بعضاً دیده میشود برنامهها و سریالهایی در حوزه بزرگسالان با عجله ساخته میشود و پر از ایرادات خاصی است اما این عجله عجله تولید کردنها در حوزه کودکان خسارتهای بیشتری را به دنبال دارد. اساساً در این حوزه نیازمند کارشناسی دقیقتری هستیم.
تسنیم