گئورگ ویلهلم فریدریش هگل فیلسوف آلمانی(1831-1770 میلادی) در کتاب پدیدارشناسی روح، بخشی را به دیالکتیک خدایگان و بنده اختصاص داده و به روابط قدرت بین دو فرد در کوچکترین واحد تجمع انسانی در تاریخ تطور روح مطلق پرداخته بود که در قرن بیستم میلادی بر شکلگیری اندیشههای ژک لکان که از پیروان جدید زیگموند فروید در روانکاوی در آن هنگام بود، تأثیر گذاشت؛ به نحوی که او مفهوم میل به موضع مورد شناسایی( ابژه) در نزد فاعل شناسایی(سوژه) را با مفاهیم خدایگان و بنده مورد نظر هگل ترکیب کرد. بر این اساس، دیالکتیک قدرت در هر رابطه دو طرفهای از جمله رابطه میان زن و مرد برقرار است. این پژوهش به طریق تفسیری-تحلیلی، روابط دیالکتیکی میان زوجهای زن و مرد در فیلم گذشته(1392) ساخته اصغر فرهادی را بهعنوان نمونهای مطالعاتی از افراد طبقه متوسط جامعهای چند ملیتی بررسی کرده است. جمعآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانهای و مشاهده فیلم بوده و اطلاعات با رویکرد روانکاوانه تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که وضعیت قرارگیری شخصیتهای زن و مرد در دو جایگاه خدایگانی یا بندگی در فیلم گذشته به جایگاه اجتماعی افراد وابسته است و پدیده مهاجرت بر جایگاه آنان در این دیالکتیک تأثیر بهسزایی دارد.