آنچه باعث رشد نامتوازن سینما در کشور ما شده است، غفلت از وجوه مختلف این هنر/صنعت در چهاردهه اخیر بوده است. از مهمترین مصادیق این رشد نامتوازن را میتوان عدم تناسب میان حجم قابل توجه جوایز کسب شده توسط سینماگران ایران و سهم اندک سینمای ایران از بازار جهانی سینما دانست. در این پژوهش تلاش شده، علل و زمینه های این عدم تناسب بر مبنای تجزیه و تحلیل مبتنی بر روش نظریهپردازی دادهبنیاد و با ابتنا به گفتگوهای روشمند با بیش از 23 صاحبنظر طی دو سال واکاوی شود. تحلیل یافتههای مبتنی بر اسناد و پژوهشهای پیشین و مصاحبههای اشارهشده نشان میدهد رشد نامتوازن بینالمللی سینمای ایران حاصل نگرش نامتوازن سیاستگذاران و سینماگران سینمای ایران در دهههای اخیر بوده است. در حالی که میتوان با توجه یکسان به محتوای هدفمند و انتخاب آگاهانه مخاطب و بازار، این نقیصه را برطرف کرده و به توسعه و توفیقی پایدار و بهرهمند از بازارهای متنوع رسید. این رویکرد را میتوان رویکرد جامع به صنعت سینما دانست که علاوه بر تضمین وجوه اقتصادی و تجاری سینما موجب میشود این رسانه نقش دیگر خود را که پیشبرد دیپلماسی سینمایی است نیز به درستی ایفا کند.