از ابتدای هزاره سوم که «اکوسینما» به عنوان یک گرایش مطالعاتی سینمایی مطرح شد تا به امروز دامنهی گستردهای از مباحث مربوط به رابطهی بین سینما و محیط زیست از تاثیرات سینما به عنوان صنعت بر محیط زیست تا تاثیرات اجتماعی و ادراکی سینما بر آگاهی زیست-محیطی مخاطبان را درون خویش جای داده است. در همین راستا، هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه زیباییشناسی تصویر سینمایی با آگاهی زیست محیطی است. مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و انتقادی به بررسی دیدگاههای مکتوب صاحبنظران این حوزه میپردازد. نتایج مقاله نشان میدهد در حالیکه گروهی از منتقدین با تاکید بر قابلیت عامهفهمی سینمای تجاری، بارگذاری صریح پیام زیستمحیطی مطابق با الگوهای رایج فیلمسازی را در افزایش آگاهی زیستمحیطی توصیه میکنند، عدهای دیگر سینمای آوانگارد، تجربی و مستقل را محمل مناسبی برای پرداخت جدی به دغدغههای زیستمحیطی میدانند. همچنین بررسی انتقادی آرای دو گروه نشان میدهد نبود مبانی نظری متقن در بررسی رابطهی زیباییشناسی و ادراک زیستمحیطی یکی از مشکلاتی است که غالب نظریهها با آن مواجهاند. به لحاظ روششناسی نیز در بسیاری از تحلیلها به آثار سینمایی به عنوان متون اصلی تحلیل توجه جدی نمیشود. به همینگونه جای خالی پژوهشهای میدانی در تحلیل-هایی که بر رفتار و ادراک مخاطبان استوارند به چشم میخورد.