رئالیسم جادویی از سبکهای مهم در ادبیات معاصر جهان بوده و بر سایر هنرها به ویژه سینما تاثیر گذارده است. به گونهای که سینمای متاثر از رئالیسم جادویی در سراسر جهان رونق داشته و به موضوع پژوهشی مورد توجه مطالعات سینمایی متاخر تبدیل شدهاست. این پژوهش بر آن است تا به بررسی چگونگی ساختارمندی زمان در سینمای متاثر از رئالیسم جادویی براساس نظریات ژیل دلوز در باب زمان بپردازد تا از این راه به خوانشی نظاممند از الگوهای مختلف زمانی دست یابد. بدین منظور ابتدا مولفههای مشترک آثار رئالیست جادویی در ادبیات بررسی میشوند و سپس نظریات ژیل دلوز در باب زمان و مفهوم کریستال- زمان تشریح میگردد. در ادامه به کمک تبیین ژیل دلوز از زمانهای کیفی، فیلمهایی از سینمای معاصر جهان که متاثر از رئالیسم جادوییاند مورد بررسی قرار گرفته و الگوهای مختلف زمانی- رواییشان تحلیل و تشریح میگردد. این پژوهش نشان میدهد که چگونه سینمای متاثر از ادبیات رئالیسم جادویی توانسته به مدد ساختارهای جدید زمانی، تجربه متفاوتی از روایت در سینما را پدید آورد.