انیمیشن مرد عنکبوتی: ورود به دنیای عنکبوتی محصول سال ۲۰۱۸ و محصول مشترک سه کمپانی ماروِل، سونی و کلمبیا است.

این قسمت از مرد عنکبوتی راوی ماجرای مایلز مورالز نوجوان نیویورکی است که به‌ صورت اتفاقی تبدیل به مردعنکبوتی و منجی نیویورک می‌شود.

 

اهداف نوجوانی و مسألهٔ خانواده

مایلز علی‌رغم خواستهٔ پدرش که پلیس است و او را در مدرسه‌ای ویژه ثبت نام کرده، تمایل دارد در مدرسهٔ معمولی درس بخواند.

از همین‌جا اولین اصطکاک مایلز با خانواده‌اش شروع می‌شود. سکانس‌های درس‌خواندن مایلز با چند کات پشت سر هم و ضرب‌آهنگ تند مایلز را نشان می‌دهد که زیر بار کتاب‌هایش کمر خم کرده است. این سکانس با گذری سریع از درس‌خواندن مایلز،  تحصیل در مدرسه را امری حاشیه‌ای نشان داده و این سکانس‌ها حس منفی مایلز نسبت به درس‌خواندن در این مدرسه را به مخاطب نیز منتقل می‌کند.

در مدرسه هنگامی که مایلز مشغول صحبت با دختری جوان (که بعدا متوجه می‌شویم گوئِن استیسی است) است معلم نیز در حال تدریس بوده و کلیپی در مورد جهان موازی از زبان یک دانشمند در حال پخش می‌باشد. ان دانشمند توضیح می‌دهد که نسخه‌های دیگری از ما در جهان‌های موازی، وجود دارد. محیط آکادمیک مدرسه و سکانس‌های قبلی که گویای نخبگانی بودن این محیط بود، برای آماده شدن ذهن مخاطب است. بنابراین سخنی که در این محیط به علم نسبت داده می‌شود، صحیح قلمداد شده و مخاطب گمان می‌کند جهان موازی با تفسیری که در انیمیشن مطرح می‌شود، واقعا وجود دارد. یعنی جهانی‌هایی هست که در آن کارهایی که ما مرتکب آن نشدیم، توسط نسخه‌ای دیگر از ما انجام می‌شود.

در حالی‌که برای اثبات این تفسیر از جهان موازی هیچ مدرک علمی و معتبری ندارد، انیمیشن ابتدا با نسبت دادن این گزاره‌ها به دانشمندان بزرگ و سپس ترسیم جهان موازی به شکلی که می‌خواهد، مطالب غیرعلمی را جای علم در ذهن مخاطب قرار می‌دهد.

البته نگاه اثر به علم جدید مثبت نیست و دانشمندی که جهان موازی را توضیح می‌دهد، همان دکتر اختاپوس است که جزو دار و دستهٔ شروران به حساب می‌آید. دانشمندان زیردست دکتر هم همگی مسلح و خطرناک هستند.

جهش ژنتیکی و قهرمان‌سازی غربی

در ادامهٔ انیمیشن، مایلز با عمویش به مکانی در زیرزمین می‌رود تا با اسپری، نقاشی گرافیتی بکند. پدر مایلز از ارتباط او با عمویش خشنود نبوده و مایلز هم بدون اینکه پدرش مطلع باشد، با عمویش مرتبط است.  در همان منطقهٔ زیرزمینی، یک عنکبوت رادیواکتیو مایلز را گزیده و باعث ایجاد جهش ژنتیکی در بدن مایلز می‌شود. این جهش به مایلز قدرت‌های ویژه‌ای می‌دهد و اثر برای علمی نشان دادن جهش حاصل از گزش عنکبوت، با یک زوم اغراق شده به سلول‌های بدن مایلز نفوذ کرده و جهش را در سلول‌ها به مخاطب نشان می‌دهد. یعنی بر آزمایش‌های مخفی و غیرانسانی در غرب (مثل MK-Ultra) که با هدف ایجاد ابرانسان‌ها شکل گرفت، صحه گذاشته و آن‌را تأیید علمی می‌کند.

مایلز برای اینکه بتواند از قدرت‌های ناشناخته‌ای که بدون هیچ تلاشی و به صورت اتفاقی در بدنش فعال شده، استفاده کند، به سراغ کمیک‌های مردعنکبوتی می‌رود. پیام شناختی این سکانس برای مخاطب آن است که کمیک‌ها نه تنها ابزاری برای سرگرمی، که دستورالعملی برای زندگی قهرمانانه است. کمیک‌های امریکایی در طول تاریخ امریکا ابزار رسانه‌ای مناسبی برای تربیت کودکان و نوجوانان بوده است. امروزه نیز صنعت کمیک در کنار سینما و بازی و… سعی دارد محتوای مد نظر کمپانی‌های سرمایه‌دار را به مخاطب بقبولاند. تا جایی که در بعضی کمیک‌های مشهور، جادوگری و سلوک معنوی-عرفانی از نوع باطل و شیطانی به مخاطب آموزش داده می‌شود. طبیعتا مرد عنکبوتی با این سکانس سعی دارد بیش از پیش مخاطبین را در جهان مسموم کمیک‌های ابرقهرمانی مارول که مملوّ از فلسفه‌های غیرالهی و اسطوره‌زده است، غرق کند.

مایلز به صورت اتفاقی، در فضای تاریک زیرزمین توسط عنکبوت گَزیده می‌شود. پس از نیش خوردن هم به زیر زمین بازگشته و باز هم به صورت اتفاقی وارد محلی مخفی می‌شود که مرد عنکبوتی مشغول به مبارزه با افراد شرور است. یعنی هم انتخاب قهرمان و منجی نیویورک و هم پیدا کردن استادی که بتواند قوای او را بالفعل سازد، به صورت اتفاقی رخ می‌دهد و هیچ حکمتی پشت آن نیست. تاریکی این محیط هم نشان‌دهندهٔ رسیدن به قدرت‌های ماورائی در محیطی به دور از نور و در خفا است.

این نگاه به سیر قهرمان و منجی دقیقا ضد نگاه الهی به «انتخاب» و «برگزیدگی» منجی بشریت است که در ادیان الهی می‌بینیم.

انسان‌های عنکبوتی از جهان‌های عنکبوتی

پیتر پارکر مرد عنکبوتی اصلی در جهانِ مایلز است و فکر می‌کند که تنها یک مرد عنکبوتی (که خودش باشد) در جهان وجود دارد. اما در ادامه می‌بینیم که با باز شدن دریچه‌ای به جهان موازی توسط افراد شرور، نسخه‌های دیگر انسان عنکبوتی در جهان وجود دارد؛ مثل مرد عنکبوتی، زن عنکبوتی و حتی خوک عنکبوتی!

درواقع کاشتی که نسبت به وجود داشتن جهان موازی در مدرسه در ذهن مخاطب ایجاد شد با نشان دادن جهان موازی عنکبوتی، برداشت می‌شود. خود مرد عنکبوتی هم پس از دیدار با مایلز، به اشتباهش اقرار کرده و باعث می‌شود فضای علمی-تخیلی اثر با جهان مرد عنکبوتی به خوبی هماهنگ شود.

نسخه‌های دیگر انسان عنکبوتی که از جهان‌های موازی عنکبوتی آمده‌اند، هر کدام نمایندهٔ جهان خاص خود هستند؛ مرد عنکبوتی نوآر (سیاه و سفید به شکل جهان کمیک سین‌سیتی) زن عنکبوتی انیمه‌ای و خوک عنکبوتی درواقع بیان‌گر ویژگی‌های جهان موازی است. جهان‌های موازی در این انیمیشن جهان‌هایی شبیه به جهان ما و کاملا زمینی و ماده زده است؛ حتی جهانِ عنکبوتیِ نوآر سیاه و سفید است! یعنی جهان موازی نه به شکل جهانی ماورائی، که به شکلی تقلیل‌یافته ترسیم می‌شود.

نافرمانی از خانواده، لازمهٔ قهرمان شدن

مایلز علی‌رغم خواسته‌های پدرش که پلیس است و بی‌قانونی‌های مرد عنکبوتی را نمی‌پسندد، خودش تبدیل به مرد عنکبوتی می‌شود. پدر مایلز هم نقش تربیتی خاصی ندارد و صرفا به مایلز توصیه می‌کند که استعدادهایت را آن‌طور که می‌خواهی شکوفا کن. مایلز هم با پریدن از روی ساختمانی بلند و استفاده از قدرت‌هایش در هنگام سقوط، تبدیل به قهرمان و مرد عنکبوتی می‌شود. موسیقی در این سکانس اوج می‌گیرد و طراحی شخصیت مایلز که پیش از این در انیمیشن با دوازده فریم طراحی شده بود، پس از تبدیل شدن به مرد عنکبوتی مثل دیگران بیست و چهار فریمی می‌شود. یعنی پس از اینکه به آنچه دوست دارد عمل کرده، با ترس‌هایش روبه‌رو شده و قدرت‌هایش را کشف می‌کند، مخاطب تصاویر مایلز را روان مشاهده می‌کند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

در پایانِ انیمیشن مرد عنکبوتی: ورود به دنیای عنکبوتی، انسان‌های عنکبوتی با محوریت مایلز مورالِس، با نابود کردن دستگاهی که بین جهان‌های موازی دریچه ایجاد می‌کرد، هم از وقوع یک فاجعه در نیویورک جلوگیری کرده و هم خودشان به جهانشان باز می‌گردند. چون کسی که به جهان موازی سفر می‌کند نمی‌تواند مدت زیادی در آن‌جا بماند وگرنه نابود می‌شود.

درواقع اثر با ترسیمی تقلیل‌گرا از جهان موازی، سعی دارد سیر «اتفاقی» قهرمان شدن را از دریچهٔ پیروی نکردن از خانواده ترسیم کند و البته مخاطبین را از سفر به جهان‌های موازی بر حذر دارد. همچنین کسانی که قصد سفر به جهان موازی را دارند، قطب منفی داستان هستند. در حالی‌که انسان از بدو خلقت برای سفر به جهان‌هایی عالی تر از این جهان مادی و کوچک آفریده شده و اساسا فطرت انسانی بدون رسیدن به لذت‌های ماورائی در جهان‌های دیگر، سیراب نخواهد شد.