تبلیغات پنهان در «جوکر»

تبلیغات پنهان در «جوکر»

بااینکه ضبط و‌ پخش «جوکرِ» علیخانی مدتی‌ است به پایان رسیده اما اخیرا یکی از کارشناسان سوادرسانه‌ای به مسأله تبلیغات پنهان در این برنامه اشاره کرده و درباره تأثیرات آن به خانواده‌ها هشدار داده است. مسأله این است که برندی که به‌ظاهر بخشی از دکور یا مصرف عادی کاراکترهاست، در واقع با خنده و هیجان برنامه گره می‌خورد و در ناخودآگاه مخاطب جای می‌گیرد. این همان خطری است که کارشناسان رسانه درباره‌اش هشدار می‌دهند؛ هشدار درباره‌ی اثرگذاری تجاری‌ای که دیده نمی‌شود، اما به‌مراتب عمیق‌تر و ماندگارتر عمل می‌کند.

بااینکه ضبط و‌ پخش «جوکرِ» علیخانی مدتی‌ است به پایان رسیده اما اخیرا یکی از کارشناسان سوادرسانه‌ای به مسأله تبلیغات پنهان در این برنامه اشاره کرده و درباره تأثیرات آن به خانواده‌ها هشدار داده است. برنامه «جوکر» به‌عنوان یک رئالیتی‌شوی طنز توانست طیف گسترده‌ای از مخاطبان را جذب کند. قالب خنداندن و نخندیدن شرکت‌کنندگان فضایی ایجاد می‌کند که تماشاگران با کمترین مقاومت ذهنی پای برنامه می‌نشینند و تمام توجهشان معطوف به لحظات خنده و شوخی است. «تبلیغ پنهان»، شکلی از تبلیغات تجاری است که بسیار دقیق و هوشمندانه به این بستر سرگرمی وارد شد. برندهایی که نه در قالب آگهی رسمی، بلکه در دل صحنه، مثلاً در یخچال یا روی میز خوراکی، به‌طور طبیعی به نمایش درمی‌آیند.

این شیوه در ظاهر ساده و حتی بی‌ضرر است. محصول فقط همان چیزی است که بازیگران استفاده می‌کنند، اما در واقع مخاطب با یک پیام بازاریابی حساب‌شده مواجه است؛ با این تفاوت که در تبلیغ آشکار، تماشاگر می‌داند که با یک پیام تجاری روبه‌روست و می‌تواند آگاهانه درباره آن تصمیم بگیرد. در تبلیغ پنهان اما، مرز بین سرگرمی و تبلیغ محو می‌شود و ذهن مخاطب بدون مقاومت و اغلب ناخودآگاه پیام را دریافت می‌کند. اثر شناختی چنین تبلیغی قابل توجه است. نخست اینکه برند به‌طور طبیعی در حافظه ثبت می‌شود، بدون آنکه تماشاگر آگاه باشد. دوم، تکرار دیدن این برند در موقعیت‌های شاد و خنده‌دار، حس آشنایی و حتی نوعی اعتماد به آن می‌دهد. سوم، فضای طنز و سرگرمی ظرفیت ذهنی مخاطب را پر می‌کند و مجال اندیشیدن انتقادی نسبت به حضور تبلیغ از بین می‌رود. به این ترتیب، برندی که در صحنه صرفاً «حاضر» است، به مرور به گزینه‌ای آشنا و مطلوب در ذهن مصرف‌کننده تبدیل می‌شود.

این روند به‌ویژه برای خانواده‌ها نگران‌کننده است. کودکان و نوجوانان هنوز توانایی چندانی در تشخیص مرز تبلیغ و سرگرمی ندارند و دقیقاً در همین نقطه، تبلیغات پنهان بیشترین اثر را می‌گذارد. والدین ممکن است تصور کنند فرزندشان صرفاً مشغول خندیدن به یک شوخی است، در حالی که ترجیحات مصرفی او در حال شکل‌گیری است؛ ترجیحی که می‌تواند نتیجه القای نامرئی برندها باشد. جمع‌بندی آنکه، «جوکر» نمونه‌ای است از چگونگی استفاده برنامه‌های سرگرمی از تکنیک تبلیغات پنهان. برندی که به‌ظاهر بخشی از دکور یا مصرف عادی کاراکترهاست، در واقع با خنده و هیجان برنامه گره می‌خورد و در ناخودآگاه مخاطب جای می‌گیرد. این همان خطری است که کارشناسان رسانه درباره‌اش هشدار می‌دهند؛ هشدار درباره‌ی اثرگذاری تجاری‌ای که دیده نمی‌شود، اما به‌مراتب عمیق‌تر و ماندگارتر عمل می‌کند.

نظرات بسته شده است.