چند روزیست که از پخش آخرین قسمت سریال سوران گذشته و فرصت بهتری برای صحبت کردن درباره آن هست.
این سریال از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب راوی زندگی شهید امیر سعیدزاده ملقب به سعید سردشتی اقتباس شده است؛ اقتباسی آزاد که با حفظ درونمایه اصلی کتاب، فیلمنامه را براساس بحرانها و التهابات واقعی دهه ۵۰ پیش برده است.
سوران، به نوعی اولین اثر درباره تحرکات حزب کومله در کردستان بود که در همان ابتدای راه نشان داد میتواند به عنوان یکی از مجموعههایی که سراغ نمایش تاریخ معاصر رفته است، جایگاه خود را نزد مخاطب تثبیت کند.
شروع این اثر با روایت وقایع سالهای قبل از انقلاب رقم می خورد اما این بار نه در تهران و پایتخت، بلکه در یکی از ملتهبترین مناطق جغرافیایی کشور در آن روزها؛ در دل کردستان و با تقابل گروهکهای کومله و حزب دموکرات با انقلاب اسلامی ادامه یافته و به شروع جنگ تحمیلی عراق ختم می شود.
سوران به دنبال نمایش رشادتهای وطن دوستانه قوم کُرد در برهه ای حساس از تاریخ انقلاب بود تا با پرده برداری از جنایات گروهک تروریستی کومله ادای دینی به جغرافیای مظلوم این خطه کرده باشد.
سروش محمدزاده کارگردانی این سریال را بر عهده دارد که پیش از این ساخت سریالهای تلویزیونی «نوار زرد» و «همبازی» و سریال «سیاوش» را در شبکه نمایش خانگی در کارنامه هنری خود داشته است.
او این بار در تجربه تلویزیونی خود سراغ قصهای از وقایع تاریخ معاصر رفته است و در همان ابتدای کار نشان داد که بازنمایی درستی از آن فضاها داشته است و توانسته تصاویری از آن دوران به نمایش بگذارد که کمتر دکوری و شیک و ویترینی هستند، و این یکی از امتیازات ویژه این سریال محسوب می شود.
بازی های خوب از بازیگران کمآشنا
سریال «سوران» با سفر به دل کردستان توانسته چهرههای شناخته شده کمتری در ترکیب بازیگرانش بینیم و اتفاقاً همین انتخاب در باورپذیربودن قصه نقش مهمی داشته است.
بااینکه امکان نقش آفرینی و معرفی بازیگران جدید به سینما و تلویزیون در سریال هایی با قسمتهای طولانی بیشتر فراهم است اما مهدی نصرتی، توماج دانش بهزادی، آسو پاشاپور و علیرضا جعفری توانستند توانمندی های خود را در همین 18 قسمت به خوبی نشان دهند.
یکی دیگر از نقاط قوت «سوران» همزمانی پخش سریال با اقدامات گروهک تروریستی کومله در فتنه پارسال بود. اگرچه تصمیم ساخت این سریال به ماه پایانی سال ۱۴۰۰ برمیگردد و فیلمبرداری آن قبل از وقایع سال ۱۴۰۱ شروع شده بود، اما پرداختن به جنایات کومله از جمله حمله به مساجد، منازل و پادگانهای نظامی، انفجار و ترور مردم، تجاوز به زنان و دختران، مصادره و به آتش کشیدن امکانات دولتی، اخاذی از مردم و تهدید آنان برای پیوستن به این گروه تروریستی گوشهای از سابقه سیاه این گروهک تروریستی بود که از قضا در زمان پخش سریال نیز واکنش گروهکهای مختلفی که سالهاست درصدد خودمختاری کردستان هستند را در پی داشت.
عوامل ساخت سریال توانسته بودند حوادث واقعی پیرامون عشق سوران و شیلان را دراماتیزه کنند. واقعی بودن این حوادث برای مخاطب قابل تأمل بود و «سوران» برغم محدودیت ها در تلاش بود تصویری واقعی از احزاب نشان دهد و تا پایان نیز به این اصل پایبند ماند. از این رو سوران می تواند تلنگری برای علاقمندان باشد تا به تحقیق و مطالعه بیشتر درباره سرنوشت کردستان در تاریخ معاصر بپردازند.
سریال ۱۸ قسمتی «سوران» تنها گوشهای از خاطرات امیر سعیدزاده بود که در مقطع زمانی دو ساله ۵۷ تا ۵۹ را روایت می کرد، در حالیکه فصول دیگر زندگی این شهید و خاطرات کتاب در سالهای بعد تا ۱۳۷۷ به قوت خود باقی است و هنوز تصمیمی برای ساخت فصل ۲ این سریال گرفته نشده است.
فیلم اقتباسی از یک کتاب
مجتبی فرآورده تهیهکننده این سریال با اشاره به غنای کتاب «عصرهای کریسکان» معتقد است که بخشهایی از این کتاب حتی ظرفیت تولید یک فیلم سینمایی را دارد.
به تصویر کشیدن رشادتها و دلاوریهای قهرمانان کمتر شناخته شده کشور از جمله مسائلی است که در آثار نمایشی سینما و تلویزیون آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است، در حالیکه ظرفیت بالایی برای ساخت آثار تصویری در این زمینه وجود دارد.
تلویزیون در چند سال اخیر توانسته با همکاری سازمانهای مختلف تولیدات سریالی داشته باشد اما گاهی هم تولیدات به طور کامل در مراکز و نهادهای بیرون از صداوسیما تولید شده و با حفظ استانداردهای سازمان به تلویزیون فروخته شده است. «سوران» یکی از این تولیدات برون سپاری شده و دومین سریال سازمان سینمایی سوره است و این امر نشان میدهد که ارگانهایی چون اوج و سوره میتوانند بازوی خوبی برای تلویزیون باشند.