فیلم «ناتور دشت» در ژانر درام و اجتماعی، با الهام از یک ماجرای واقعی درباره ربوده شدن یک دختربچه ساخته شده است.
این اثر با روایت پرتعلیق و شخصیتهای چندلایه، تاریکیهای درونی انسانها، تأثیر گذشته بر سرنوشت افراد و تقابل میان خیر و شر را بررسی میکند. کارگردان با بهرهگیری از عناصر سینمای نوآر و تکنیکهای تعلیق، فضایی پراضطراب و درگیرکننده خلق کرده که مخاطب را در چالشهای اخلاقی شخصیتها غوطهور میکند.
«ناتور دشت» به نویسندگی و کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان و تهیهکنندگی مهدی فرجی ساخته شده است. این فیلم محصول مرکز تولیدات سینمایی سوره است. از دیگر عوامل میتوان به مرتضی غفوری (مدیر فیلمبرداری)، حمید نجفیراد (تدوین)، حامد ثابت (آهنگساز)، داریوش صادقپور (مدیر صدابرداری)، حسین کرمی (طراحی صحنه) و آزاده قوام (طراحی لباس) اشاره کرد.
در این فیلم میرسعید مولویان در نقش آیهان، هادی حجازیفر در نقش احمدآقا (محیطبان)، سعید آقاخانی، شبنم قربانی، علی مصفا و بابک کریمی به ایفای نقش پرداختهاند.
سیدمحمدرضا خردمندان یکی از کارگردانان جوان و خوشآتیه سینمای ایران است که به دلیل سبک خاص روایت و توانایی در ترکیب درام اجتماعی با تعلیق روانشناختی، جایگاه ویژهای در سینمای معاصر ایران پیدا کرده است. او پیش از فیلم ناتور دشت، با آثاری همچون بیستویک روز بعد (۱۳۹۶) توانایی خود را در پرداخت قصههای پرکشش با لایههای احساسی عمیق نشان داده بود.
اینفیلمتعلیقمحور،دربارهمردیبهنامآیهان (میرسعید مولویان) است که گذشتهای تاریک دارد اما تلاش میکند از شرارتهای پیشین خود رها شود. او عاشق حلما است، اما سایههای گذشته همچنان بر زندگیاش سنگینی میکنند. همزمان، ربوده شدن یک دختربچه، او را در مسیر انتخاب میان خیر و شر قرار میدهد. پلیس و مردم پس از انتشار ویدئویی از احمدآقا، محیطبان متعهد، برای کمک از جاهای مختلف کشور جمع و بسیج میشوند و جستجوی گسترده در روستا و مزارع آغاز میشود. در این میان، رازهای گذشته آیهان بهتدریج برای مخاطب آشکار میشود.
سیدمحمدرضا خردمندان در «ناتور دشت» از ابتدا ماهیت شخصیتها را آشکار میکند، اما همچنان تعلیق را حفظ کرده و تماشاگر را درگیر میکند. میزانسنهای دقیق، استفاده از نماهای بسته برای نمایش احساسات سرکوبشده شخصیتها، و نورپردازی سایهدار، از نقاط قوت فیلم هستند. او در مقام نویسنده، داستانی چندلایه و پرتنش خلق کرده که بدون قضاوت مستقیم، تماشاگر را به تأمل درباره سرنوشت شخصیتها وامیدارد. دیالوگهای واقعی و پیشبرنده باعث میشوند مخاطب به تدریج اطلاعات مهمی درباره شخصیتها، از جمله رازهای احمدآقا، کشف کند. که در دیالوگهای رد و بد شده بین خودش و همکار قدیمیش برملا میشود. همکاری که اگرچه محیط بان است اما با زندانی کردن چند نوع پرنده و فروش آنها به قاچاقچیان همان کاری را میکند که آیهان با زندانی کردن دختربچه کرد.
یکی از زیباترین صحنههای فیلم، سکانسهای نمادین فیلم، مانند آزادسازی پرندگان، ضمن معرفی شخصیت احمدآقا استعارهای از آرزوی آزادی و رهایی است. احمدآقا، که با گذشتهی خود دستوپنجه نرم میکند، در این سکانس تلاش میکند پرندگان را آزاد کند، اما این آزادی، بیش از آنکه یک اقدام ساده باشد، بازتابی از درگیریهای درونی اوست. در مقابل، صحنهی مدفون شدن آیهان در قنات، نمادی از اسارت فرد در گذشتهی خویش است. فیلم با این دو تصویر، بهوضوح تقابل میان تلاش برای رهایی و سقوط در چرخهی تکراری گناه را نشان میدهد. لحظات، دلهرهآور و سرشار از تعلیق هستند.
میرسعید مولویان (آیهان): با بازی درونی قدرتمند، تغییر تُن صدا و استفاده از تیکهای عصبی، شخصیتی شکننده اما خطرناک را به تصویر کشیده است.
هادی حجازیفر (احمدآقا): با کمترین دیالوگ، بازیای تأثیرگذار و پرمفهوم ارائه داده است.
سعید آقاخانی برخلاف نقشهای کمدیاش، بازیای مرموز و چندلایه دارد.
علی مصفا با حضور کوتاهش، نقش فردی خلافکار را به خوبی ایفا میکند.
شبنم قربانی در نقش مادر دختربچه ربودهشده، اضطراب و درماندگی را بهزیبایی نمایش داده است و یکی از احساسیترین سکانسهای فیلم را رقم میزند.
پرداخت ناکامل برخی شخصیتها کاراکترهای فرعی، از جمله برخی افراد مرتبط با آدمربایی، میتوانستند عمق بیشتری داشته باشند.
ریتم کند در برخی سکانسها، بعضی از صحنهها بیش از حد طولانی شده و از ضرباهنگ فیلم کاستهاند.
فیلم در لایههای عمیقتر خود، مسئله اصلاحناپذیری شرارت در برخی افراد را بررسی میکند. شخصیت آیهان نمونهای از انسانی است که با گذشته خود درگیر است و این سؤال را مطرح میکند که آیا افراد واقعاً میتوانند تغییر کنند یا خیر. در بُعد اجتماعی، فیلم به معضل آدمربایی، تأثیرات روانی کودکی پرتنش و عواقب روابط سمی میپردازد.
«ناتور دشت» بازتابی از واقعیتهای تلخ جامعه است. پرداختن به موضوع آدمربایی، تأثیرات روانی گذشته بر افراد و بحران هویت، آن را به اثری مهم در سینمای ایران تبدیل کرده است. با وجود برخی ایرادات جزئی، فیلم بهخوبی موفق شده تنش و تعلیق را حفظ کند و بیننده را درگیر مسائل اخلاقی و روانشناختی کند.
سیدمحمدرضا خردمندان با ناتور دشت، گامی دیگر در مسیر تثبیت سبک منحصربهفرد خود در سینمای ایران برداشته است. او با ترکیب درام اجتماعی، تعلیق روانشناختی و فضاسازی نوآر، نشان داده که توانایی خلق آثاری متفاوت و اثرگذار را دارد. اگرچه هنوز در ابتدای مسیر حرفهای خود قرار دارد، اما با توجه به روندی که در پیش گرفته، میتوان انتظار داشت که در آینده، آثار مهمتری از او در سینمای ایران ببینیم.