بغض عده قلیلی از ایرانیان به جمهوری اسلامی که در همه امور چشم به زرق‌وبرق ارائه شده در رسانه‌ها و فضای مجازی دارند را فقط یک خبر ناگوار از سوی افراد مشهور و سلبریتی‌ها می‌تواند برانگیخته کند تا سیل خبرهای مجازی و تحلیل‌ها از حوادث مهم غزه و حضور رهبر شیعیان نیجریه در ایران به‌سوی دیگری تمایل پیدا کند.

درست همین چند هفته پیش بود که موج مجازی خطرات ناشی از مهاجران افغانی و ناامنی کشور در فضای مجازی سرباز کرد.

متخصص و غیرمتخصص به گفتگو و زد و خورد مجازی پرداختند و رسانه‌های بیگانه هم چند ساعتی از وقت دلاری‌شان را به این موضوع اختصاص دادند.

دنیای این روزها، دنیای حرف حق نیست؛ بلکه زمانه پوشش بهتر رسانه‌ای و هشتگ‌هاست.

زلزله‌ای افغانستان را لرزاند و به گفته نیروهای جمعیت جهانی هلال‌احمر هیچ کشوری به جز ایران دست کمک افغان‌ها را نگرفت. زلزله، سیل، آتش‌سوزی و… بلایای طبیعی هستند.

تمام افغانستان طالبان نیست و تمام طالب‌ها افغانی نیستند.

فاصله طوفان الاقصی و حمله حماس به اسرائیل برای بازپس‌گیری سرزمینشان با زلزله افغانستان بسیار اندک بود.

جمعیت جهانی برای کمک به اسرائیل به میدان آمده و از هیچ خدمتی به صهیونیست‌ها فروگذار نمی‌کند. از فرستادن نیرو و تجهیزات گرفته تا رساندن خبرنگار برای پوشش لحظه‌ای اخبار.

طوفان الاقصی با موج طوفان رسانه‌ای و مجازی همراه شده. طبق آمار واصله، از میان تمامی کاربران فضای مجازی، ایرانیان بیشترین واکنش رسانه‌ای و مجازی را به اخبار فاجعه غزه نشان داده‌اند.

شکست رسانه‌ای اسرائیل و شرکایش بزرگ‌ترین قدم برای شکست نهایی آنهاست.

دروغ‌پردازی رسانه‌ای دیگر پاسخگوی پنهان نگه‌داشتن فجایع صهیونیستی نیست.

دراین‌بین نیاز به یک تغییر جو در رسانه‌ها و صفحات مجازی ایرانیان احساس می‌شود.

ایرانیانی که در طی این چند روز با هیچ تهدید مستقیم و غیر مستقیمی از سوی سران کشورهای بیگانه پا پس نکشیده و بزرگ‌ترین تجمع ضد صهیونیستی را هم در قلب لندن و مقابل ساختمان اصلی شبکه BBC هدایت کرده‌اند، حالا میزبان رهبر مسلمانان نیجریه شیخ زکزاکی هم هستند.

بغض عده قلیلی از ایرانیان به جمهوری اسلامی که در همه امور چشم به زرق‌وبرق ارائه شده در رسانه‌ها و فضای مجازی دارند را فقط یک خبر ناگوار از سوی افراد مشهور و سلبریتی‌ها می‌تواند برانگیخته کند تا سیل خبرهای مجازی و تحلیل‌ها از حوادث مهم غزه و حضور رهبر شیعیان نیجریه در ایران به‌سوی دیگری تمایل پیدا کند.

چه خبری بهتر از قتل؟ آن‌هم خبر قتل کسی که سال گذشته با شانتاژ خبری مقابل دوربین قرار گرفت و از لغو یا عدم تمدید پروانه نمایش فیلمش صحبت کرد و بعد از چند روز هم کذب ادعایش مشخص، فیلمش اکران و با کمترین اقبال عمومی به یک افتضاح در تاریخ کاری او بدل شد.

سناریوی قتل مهرجویی و همسرش در خانه که با پیوست پست مجازی همسرش از حمله شخصی با چاقو به منزلشان که اتفاقاً لهجه ایرانی هم نداشته در حال گسترش است.

این سناریو راهی برای برون‌رفت از هشتگ موفق ضدصهیونیست و صدای رسای مردم غزه به جهانیان از سوی کاربران مجازی ایرانی اگر نیست، چه می‌تواند باشد؟

دراین‌بین اما یک سؤال مهم بی‌پاسخ است، چرا زمانی که یک مهاجم به خانه مهرجویی حمله و آنها را تهدید کرده، گزارشی به پلیس ارائه نشده و فقط به اطلاع به نگهبان شهرک مسکونی و پستی در صفحه مجازی اکتفا شده؟