امروزه با گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی نوین بسیاری از مفاهیم نظیر جنگ، قدرت، پیروزی و شکست دارای معانی و راهبردهای جدیدی شده است که از تحقق حاکمیت و هژمونی نظام سلطه و استیلای فرهنگ بیگانه با استفاده از فضای رسانهای حاکم بر جهان حکایت دارد. دستاورد جنگ نرم در بافتهای شهری، توصیف کاملی از مبارزه خاموش و بیصدا با نگرشها، گرایشها، مفاهیم و شاخصهای مذهبی است که در نهایت این عناصر به مرور زمان، رو به فراموشی رفتهاند. این در حالی است که ایرانیان با توجه به فرهنگ خود، به حضور چنین فضاهایی وابسته هستند. این فضاها در گذشته روابط تعاملی و موثری با پیرامون خود داشتهاند که میتوانند در آینده نیز داشته باشند. حصول این امر از طریق مسئلهیابی تضادهای موجود و تدوین راهحلهای برخورد با آن، با اتکا به نوعی برنامهریزی عقلایی اجتنابناپذیر و البته امکانپذیر است که در سایه ایجاد راهبرهای رسانه شهری قابل تحقق است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با شناسایی دو گونه متفاوت (بافت پر و خالی برخوردار از عناصر شاخص مذهبی) و بهرهگیری از روشهای میدانی، کتابخانهای و پیمایشی با رویکرد علی، شناختی جامع در مبانی نظری و مطالعات میدانی آن حاصل گردد و با در تقابل قراردادن این دو، به اصول سازماندهی فضایی موثر در جهت مقاومسازی بافتهای شهری در مقابله با جنگ نرم شهری، دست یافت. مهمترین نتایج مستخرج از این پژوهش تدوین اصول سازماندهی فضایی جنگ نرم در بافتهای شهری است که 3 موضوع راهبردی بهعنوان الگویی برای برنامهریزی و طراحی بافتهای شهری برخوردار از عناصر شاخص مذهبی در برابر جنگ نرم شهری ارائه میدهد.