نشانهشناسی فرهنگی از حوزههای مطالعه فرهنگ و هنر است که توسط اعضای مکتب مسکو/تارتو پدید آمده است. این الگوی فکری از یکسو به فرهنگ به مثابه موجودیتی مستقل که سپهری قائم به ذات دارد نگاه میکند و از سوی دیگر این سپهرفرهنگی را پدیدهای آمیخته و دارای مرزهایی میداند که به واسطه آن با دیگر حوزهها به گفتگو مینشیند. فرهنگها با این مرزها و از طریق ترجمه بینافرهنگی و فرآیندهای جذب و طرد با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. در اینجا همپوشانی میان رمزگانهای دو فرهنگ سبب پیوستگی میشود و نقاط بیرون قرار گرفته از مرزهای مشترک گسستگی را شکل میدهند. مقاله حاضر در نظر دارد با توجه به این نظریه، به ادبیات نمایشی ایران که شاخه ای از فرهنگ ایران زمین را شکل میدهد نگاهی نو بیاندازد؛ همچنین به میزان گسست و پیوستگی در دوره پیشامشروطه در ادبیات نمایشی ایران پی ببرد. لذا برای نیل به این هدف ابتدا به معرفی و بررسی مفاهیم و اصطلاحات طرح شده در این نظریه پرداخته خواهد شد، پس از آن به مطالعه تئاتر پیشامشروطه از چشمانداز این رویکرد میپردازد و در نهایت، “چگونگی حکومت زمان خان” اثر میرزا آقا تبریزی نخستین نمایشنامهنویس ایرانی را در این رویکرد قرار داده و بررسی خواهد نمود.