سی‌‌ و یکمین قسمت از برنامه «نقد سینما»۱۰ شهریورماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفته و به نقد و بررسی مسیر ساخت مستند با موضوع اربعین و فیلم «سکوت» مارتین اسکورسیزی پرداخت.

اولین بخش برنامه به میز نقد سینمای ایران اختصاص داشت که محمد صابری روزنامه‌نگار سینمایی میزبان وحید چاووش مستندساز با موضوع «مرور مستندهای اربعین» شد.

وحید چاووش در ابتدا بیان کرد: من برای اولین بار به عنوان مستندساز به راهپیمایی اربعین رفتم. آن زمان به هر کوچه و پس کوچه‌ای که نگاه می‌کردم، پرچم عزا می‌دیدم. این موارد حکم می‌کند کسی که دغدغه مستندسازی و قصه‌های مردمی را دوست دارد، به سراغش برود. ظرفیت عظیمی درباره این وجود دارد اما اینکه ما منطبق با این موضوع تا چه اندازه اثری خلق کردیم، موضوعی‌ست که باید بدان توجه کنیم.

وی ادامه داد: گروه‌های بسیار زیادی مشغول فیلمسازی از راهپیمایی اربعین هستند اما پرسش اصلی اینجاست که از دل آن‌ها چه تعداد فیلم خوب درمی‌آید و چه اتفاقی رخ می‌دهد که شاهد رخدادی نیستیم.

این مستندساز تصریح کرد: به عنوان مثال در فیلمسازی و مستندسازی دفاع مقدس، شناخت مرتضی آوینی از حقیقت جنگ و جهاد و اعتقادش به نظام و انقلاب بسیار مهم و همان یک نفر برای جریان‌سازی کافی بود. عنصر فرهنگی و مدیریت فرهنگی در این مسیر می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، دو ماه از دوازده سال را به زندگی مردم اختصاص می‌دهد. آیا گروهی هست که درباره تولید مستند با این موضوع فکر کند؟ یکی از دلایلی که هیچ اتفاقی نمی‌افتاد، این است که هنوز همه ما درگیر هیجان هستیم.

وی خاطرنشان کرد: برای ۸ سال دفاع مقدس گروه‌های متعدد از زوایای مختلف فیلمسازی می‌کنند. ما کل واقعه کربلا را ذیل یک گروه تعریف کرده‌ایم که خودش وظایف بسیاری دارد و شاید از ساخت برنامه و اثر هنری جا بماند. در این زمینه به تلویزیون می‌توان خرده گرفت و به طبع آن در سینما هم این اتفاق رخ داده است.

محمد صابری نیز در ادامه توضیح داد: ما می‌توانیم ساختار اینگونه ببینیم که در مواجه با هر پدیده‌ای که ناظر به تجربه‌نگاری بناست به خلق محصولی برسیم، سه مرحله قابل تصور است. در مرحله اول برخورد هیجانی و مواجهه تجربه انگاری که همه برای کسب تجربه وارد میدان می‌شوند. در مرحله دوم این تجربه‌ها ثبت و بازخوانی و تبدیل به چارچوب و در مرحله سوم افراد مسلط بر چارچوب می‌شود‌.

وی یادآور شد: در همه فرآیند‌های هنری حتی تاریخ سینما این مراحل طی شده است. نمونه شاخص آن سینمای دفاع مقدس است که در مرحله اول برخورد هیجانی همزمان با واقعه اتفاق افتاد و فیلمسازان ما به سمت میدان گسیل شدند و تجربه‌هایی از جنس آماتوری ثبت شد اما بعد از آن آرام آرام تجربه‌ها آسیب‌شناسی و نظامند و تبدیل به چارچوب‌هایی شد که ما از آن به عنوان تنها ژانر بومی سینمای ایران یاد می‌کنیم و می‌شناسیم و بر اساس قواعد آثار سینمای دفاع مقدس را ارزیابی کنیم.

این روزنامه‌نگار سینمایی تصریح کرد: درباره جریان مستندسازی اربعین طبیعی بود که در سال‌های ابتدایی به واسطه هیجان زیاد، مستندسازان زیادی وسوسه و وارد میدان شوند و اتفاق مبارکی‌ست که آثاری خلق شد حتی آماتوری، اما توقف ما در مرحله اول یعنی برخورد هیجانی طولانی شده و تجربه کسانی که وارد مرحله شدند، ثبت و تبدیل به چارچوب نظام‌مند نشده است.

وی تاکید کرد: مواجه مدیریت سیاست‌گذارانه با پدیده اربعین هنوز در مرحله آزمون و خطاست. من به دغدغه ستادی دوستان احترام می‌گذارم اما نسبت به ساختارهای مدیریتی ناامید هستم. مدل اتفاقات فرهنگی‌ هیچ زمان از بالا به پایین رخ نداده است و باید مستندسازان دست به کار شوند. از سوی دیگر اگر نگاه ما به اربعین،  تبلیغاتی بماند، هیچ یادگاری در فرهنگ و هنر از این اتفاق باقی نمی‌ماند.

مافی نیز اظهار کرد: ما در حال حاضر فکر می‌کنیم فرهنگ اربعینی را ترویج می‌کنیم در حالی که آن را به یک مناسبت تقلیل داده‌ایم و نباید این اتفاق بیفتد. اصل مطلب در میان مدیران و سیاستگذاران فرهنگی مغفول مانده است و باید فرهنگ اربعینی را بازنمایی کنیم.

در میز نقد سینمای جهان، آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان به گفتگو درباره فیلم سینمایی «سکوت» اثر مارتین اسکورسیزی پرداختند.

مافی به عنوان میزبان برنامه در ابتدا گفت: همه آدم‌ها در این کره خاکی، مومن به چیزی هستند، حتی اگر مومن به ضد ایمان باشند. ایمان بخش ناگسستنی از زیست انسان است. اگر به سینما نگاه کنیم تعداد آثار ساخته شده با این موضوع، کم است. به تصویر کشیدن مقوله ایمان بسیار سخت است و چالش اساسی محسوب می‌شود که باید درباره آن بسیار فکر کرد.

سپس آرش خوشخو با اشاره به اینکه «سکوت»، فیلمی بسیار سخت است، بیان کرد: از سال ۱۹۹۰ قرار داد این فیلم بسته می‌شود اما فیلم ۲۶ سال طول می‌کشد‌ تا این اثر خلق شود. مارتین اسکورسیزی خود یک کاتولیک و مساله ایمان برایش مهم بوده است. این فیلم که داستان مبلغان مذهبی در ژاپن قرن ۱۸ است، سوژه عجیبی دارد. «سکوت» به لحاظ کارگردانی بی‌نقص محسوب می‌شود یعنی اندازه نماها و اطلاعاتی که می‌دهد، کامل است. در چنین بستری فیلمنامه دقیق و کامل نوشته شده است و از بازیگران، بازی‌های ممکن گرفته شده است.

وی یادآور شد: من شخصا از تماشای فیلم خسته نشدم چراکه اطلاعات تاریخی را منتقل می‌کند اما این اثر، بهترین فیلم مارتین اسکورسیزی نیست. این فیلم حرف خود را به ما می‌رساند اما تاثیری که باید روی منِ تماشاگر بگذارد، نمی‌گذارد.

در ادامه، محمدرضا مقدسیان نیز اظهار کرد: اگر نگویم این اثر بدترین فیلم مارتین اسکورسیزی است، یکی از بدترین فیلم‌های ایشان است که تماشا کردن آن برایم سخت بود. مارتین اسکورسیزی که یکی از دلایل علاقه‌مندی من به سینماست و این فیلمساز را بسیار دوست دارم.

وی یادآور شد: اساسا تکنیک در سینما برای مارتین اسکورسیزی مهم است و ایشان در همه فیلم‌هایش شخصیت‌ها را به گونه‌ای طراحی می‌کند که اثر ماندگار شود. دست کم در «سکوت» انقدر به همه چیز سطحی و فردگرایانه پرداخته می‌شود، که مجال شک و تردید برای مخاطب نمی‌گذارد.

این منتقد همچنین مطرح کرد: او همچنین در مرحله فیلمنامه و شخصیت‌پردازی توان ورود به جهان شخصیت‌ها را ندارد و جای آن را با نریشن و واگویه‌هایی که مال فیلم نیست، پُر  و آن را به مخاطب منتقل می‌کند. از سوی دیگر در فیلم «سکوت» نتوانستم مفهوم دین و سینما را استخراج کنم در حالی که قبلا ایشان گفته بود (نقل به مضمون می‌کنم) که دین و سینما برایش مهم است.

مقدسیان در پایان خاطرنشان کرد: ضعف‌های بسیاری در شخصیت‌‌پردازی ۲ کشیش وجود دارد و رفتارشان حاصل کُنش‌ها و واکنش‌های بیرونی‌ست و لایه‌های درونی شخصیت‌ها برای ما مساله نمی‌شود.