امروزه شهرت، تبدیل به یکی از آرزوهای جدی دختران و پسران جوان شده است. ابراز وجود در فضای مجازی، پیروی و تقلید از سلبریتیها، شکستن حریم شخصی برای شناخته شدن و… از جمله مصادیق شهرت دوستی یا به تعبیر دیگر، شهوتِ شهرت است. اما آیا واقعا شهرت، خوشبختی میآورد؟ پشت پرده زندگی بلاگرهای مجازی چیست؟ روایت ناتمام سیما، فیلمی در ژانر اجتماعی- خانوادگی، ساخته علیرضا صمدی است که با روایت دو زندگی متفاوت در صدد پاسخ به این سوال برآمده است. دو زندگی متفاوت که اتفاقاتی در گذشته باعث پیوند شخصیتها با هم شدهاست. آرش ثمین، مردی موفق، عاشق زندگی، استاد دانشگاهی منضبط و تقریبا جوان، چهرهای شناخته شده در فضای مجازی و سخنران سیمنارهای انگیزشی است. او زندگیای آرام و خوب را درکنار همسرش لاله و حنا دختر کوچکشان دارند. زندگی در جریان است اما همه چیز با یک اتفاق و خبر کاملا تغییر میکند.
مراجع تقلید مجازی!
صحنههای آغازین فیلم از مردی موفق است که حرفهایش راهنما و مشوق زندگی خیلی از افراد میباشد اما آیا او فردی مناسب برای راهنمایی دیگران است؟ از زمان روی کار آمدن فضای مجازی، شو بازیهای مجازی تبدیل به پلی برای مشهور شدن و موفقیتِ با دلیل و بی دلیل افراد شدند و مرز خیلی از ارزشها را تغییر دادند. دیگر عمق محتوا و دانش فرد، چندان اهمیتی ندارد و تنها تعداد دنبال کنندگان یا شرکت کنندگان در سیمنارهای اوست که میزان محبوبیتش را مشخص میکند. مقلدان این افراد، سعی میکنند تماما رفتارهای آن بلاگر مجازی که گویی تبدیل به مرجع تقلیدشان شده را در زندگی روزمره خود بازسازی کنند اما غافل از اینکه شاید این پیروی کورکورانه، آینده شان را نابود کند. «فرهنگ شهرت و پیروی از افراد مشهور» گمشدهای است که این روزها باید بیشتر به آن پرداخت.
از عرش به فرش!
مشهوریتهایی که سریع و راحت به دست میآیند، باید منتظر این باشند که از آن طرف نیز تنها با یک خبر، شایعه یا کینهتوزی میتواند فرد را از عرش به فرش بکشاند. وقتی یک خبر داغ از زندگی شخصی یک فرد مشهور درز پیدا میکند، دیگر آبروی فرد برای کسی مهم نیست و همه منتظر شایعات و خبرهای داغ درباره آن موضوع میمانند تا خوراکی جدید و جالب برای گشت و گذار مجازی و صحبتهایشان پیدا کنند؛ صحت و عدم صحت این گزارهها نیز ابدا اهمیت ندارد. بعضا همان دنبال کنندگانی که آن بلاگر مجازی را میپرستیدند و به او احترام میگذاشتند، برای جذب فالوور به دنبال پخش اخبار داغ از آن فرد میروند و دیگر ارادتی به او ندارند. تمام رفتارهای فرد مشهور، زیر ذره بین میرود و دیگر ممکن است تا مدتها نتواند به زندگی عادی خود بازگردد. و مهمتر اینکه، خانواده او نیز در معرض انواع تهمتها و آسیبها قرار خواهند گرفت. این مهمترین اتفاقی است که با نشر یک خبر از گذشته زندگی زناشویی دکتر آرش، زندگی فعلی و خانوادگی او را، زیر و رو میکند.
توهم مهم بودن!
محبوبیت و دیده شدن مجازی، توهمی را برای فرد ایجاد میکند که دائم تحت رصد است.”چرا فکر میکنی آدم مهمی هستی!؟” یا “مشکلت اینه که فکر میکنی آدم مهمی هستی ولی اصلا کسی با تو کاری نداره.” جملهای است که در فیلم بارها میشنوید و نشان از تغییری در سبک زندگی فرد بلاگر میدهد. او فکر میکند نقطه مرکزی عالم است و قدرت اثرگذاری فوقالعادهای دارد. بنابراین سعی میکند کوچکترین رفتار یا نکته منفی از زندگیش، نمود بیرونی نداشته باشد و این یعنی او وارد یک قالب مصنوعی و کاذب میشود تا خود را مصون از ریزش مخاطبان و کاهش قدرتش بداند. این توهم مهم بودن و پنهان شدن پشت یک قالب مجازی، زندگی عادی فرد را مختل خواهد کرد و بیش از همه، به خودش آسیب میرساند.
در مجموع باید گفت روایت ناتمام سیما، فیلمی است که ممکن است بسیاری از افراد تا انتهای تماشای آن نمانند. با اینکه فیلمنامه در صدد انتقال مفاهیم ارزشمند و آموزنده حول محور فرهنگ شهرت، فضای مجازی و… است اما متاسفانه بازی ضعیف شخصیتها روند فیلم را خسته کننده میکند. دیالوگهای کلیشهای، حرکات و حالات مصنوعی احساساتی که باید را به مخاطب منتقل نمیکند که تا آخر فیلم میخکوب جریان داستان قرار بگیرد. همچنین پرداخت به برخی شخصیتها مثل سیما، همسر سابق دکتر آرش، سطحی و گذراست و گرههای ذهنی را برای مخاطب باقی میگذارد. این فیلم بیش از همه، به افرادی که رویاهای بلندپروازانه از طریق فضای مجازی دارند پیشنهاد میشود تا با چالشها و واقعیتهای زندگی یک بلاگر مجازی آشنا شوند و بدانند حقیقت، همیشه آن چیزی که در رسانه ها گفته میشود نیست!