هتل؛ یک کمدی اسکروبال، صرفا برای خندیدن و گذراندن اوقات فراغت

کمدی اسکروبال نوعی فیلم کمدی است که منطق خاصی ندارد و با عرضه شخصیت‌های شاد و سرخوش و نمایش بی‌خیالی در دنیایی پر از ثروت و شوکت، سعی در دور کردن مردم برای مدت کوتاهی از مسائل و مشکلاتشان دارد. یک مسکن موقت که نه چاره‌ای برای مشکلات مخاطبان است، نه راهکاری پیش پایشان می‌گذارد و نه با به نمایش گذاشتن روایتی ارزشمند حرف فاخری برای زدن دارد. صرفا در همین حد است؛ پر کردن اوقات فراغت و لطمه زدن به ضمیر ناخودآگاه فرهنگ و سینمای کشور.

فروش گیشه به قیمت حراج فرهنگ! 

هتل، داستان مردی به نام رامین است که بدون اطلاع همسر دوم خود، با همسر اولش به سفری در جزیره کیش می‌رود؛ جالب‌تر این که همسر دومش از ازدواج قبلی شوهر خود خبر ندارد و زندگی آنان عملا با چندین دروغ بزرگ شروع می‌شود. رامین در این سفر، اتفاقی رئیس خود را می‌بیند که با یکی از کارمندان همان شرکت، خانم دائمی، به این جزیره آمده‌اند تا فرصتی برای ازدواج رسمی و دائمی آنان دور از چشم همسر اول رئیس فراهم شود. یک داستان درهم و آشفته که پر از دروغ، خیانت، پنهان کاری و تکه کلام‌ها و رفتارهای اروتیک است. یک سناریوی کاملا تکراری از دوتا شدن شلوار مردها که هر بار بی‌پرده‌تر ، منزجر کننده‌تر و خانواده ستیزتر به نمایش گذاشته می‌شود و سعی در گرفتن خنده و پول با هم دارد.

مردم هتل را دوست داشتند!

خبر خوب این که فیلم هتل فروشی میلیاردی داشت و در عرض کمتر از دو ماه به جایگاه دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران بعد از فسیل رسید؛ اما خبر بد این که احیای سینما و گیشه انگار در گرو پشت پا زدن به اصالت و رسالت سینماست و در پس آثاری که بیشترین فروش را از آن خود کرده‌اند هیچ دغدغه‌‌ای جز فروش بیشتر و درآمدزایی دیده نمی‌شود. پس می‌توان خبر بد بعدی را از این منظر داد که “مردم هتل را دوست داشتند”! این نشان دهنده‌ی رسیدن به نتیجه‌ی زنگ خطری است که صدای آن سال‌ها پیش به صدا درآمده و سرانجام آن تغییر سلیقه‌ی مردم در فیلم‌های سینمایی و خصوصا آثار کمدی است. آثاری که نه تنها حرفی برای گفتن ندارند بلکه مستقیما تیشه به ریشه‌ی اخلاقیات و فرهنگ می‌زنند و ضدارزش‌های متعددی را از دریچه‌ی شوخی و طنز در جامعه جا می‌اندازند؛ رفتارهایی مثل خیانت، دروغگویی و چشم‌چرانی که اشاعه‌ی آن عاقبت امر، گریبان‌گیر کل جامعه است.

این سبک فیلم‌سازی ذائقه‌ی سینمایی مردم را تغییر داده است. برای بدنه‌ی جامعه دیگر دارای اهمیت نیست که به آنان چه محتوایی و با چه بهایی ارائه می‌شود‌. صرفا یکی دو ساعت بیخیال بودن و خندیدن کافی‌ست حتی به قیمت عبور راحت و بدون نگرانی از خط قرمزها!

علیه زنان

در آثار کمدی قدیمی‌تر که آن‌ها نیز از جمله آثار فاخر به شمار نمی‌روند، با جریان نمایشی زنان علیه زنان مواجه بودیم. زنانی که خواسته یا ناخواسته باعث آسیب‌ زدن به هم می‌شدند اما در مسیر شخصیت‌پردازی و رشد کاراکتر‌ها، در نهایت یک تیم می‌شدند و در یک زمین، بازی می‌کردند. اما هتل در راستای نداشتن کاراکتر و شخصیت‌پردازی، از این هم فراتر رفته و نه تنها صرفا نمایانگر زنان علیه زنان نیست بلکه بیان کننده‌ی مفهوم عامِ “علیه زنان بودن” است! در این فیلم همه علیه زنان هستند از خودشان گرفته تا جنسیت مخالفشان.

 زنان دست و پا گیر هستند، زیادی‌اند و هیچ کاراکتری از آنان به عنوان شخصیت محبوب یا معقول فیلم معرفی نمی‌شود. همه به نوعی پر عیب نقص‌ و دوست نداشتنی‌اند به طوری که مخاطب آنان را در مقابل مردان می‌بیند و در نهایت شخصیت محبوب و مظلوم از نگاه بیننده همان دو مرد خیانت‌کار و دغلباز است.

نگاهی به هتل از منظر اصول سینمایی

هتل در هیچ مترو معیاری از اصول سینمایی نمی‌گنجد. واضحا این فیلم از درون هنر سینما و برای نمایش بر پرده ساخته نشده بلکه صرفا یک اثر نمایشی طنز در حد محتواهای فضای مجازی برای خنده گرفتن و خوب فروختن است.

شخصیت سازی و شخصیت پردازی که یکی از اصول اولیه‌ در فیلمنامه است در هتل به چشم نمی‌خورد. چندین بازیگر با بازی‌های مبالغه‌آمیز و غیرحرفه‌ای در یک فیلمنامه‌ی آشفته و سرگردان مشغول نقش‌هایی هستند که جز تعریفِ نسبت‌ها، هیچ چیز دیگری از آن برای بیننده ساخته و پرداخته نشده است. غیر از این، هتل قصه گویی خوبی هم ندارد. نه داستانی را روایت می‌کند و نه جریانی را برای همراهی مخاطب شکل می‌دهد! صرفا تکه‌های به هم چسبیده‌ای از طراحی موقعیت‌های طنز است بدون این که با حذف یا اضافه کردن یک کاراکتر خللی در محتوا ایجاد شود.

پایان‌بندی غیر اصولی و بدون نتیجه‌گیری یکی دیگر از کج سلیقگی‌های سینمایی آن است. هتل هیچ پایان‌بندی مناسبی ندارد و با وجود به نمایش گذاشتن مضامین متعدد غیر اخلاقی و ضد فرهنگی، هیچ نتیجه‌گیری اخلاقی و درستی برای نشان دادن چهره زشت ضدارزش‌ها روایت نمی‌کند. رفتارهای نادرست در پوسته‌ای از طنز و بدون نتیجه‌گیری، در فضا رها می‌شوند و اینجاست که مستقیما از خود مخاطب باید درخواست کرد “لطفا هتل را آگاهانه ببینید”! تا این همه بی‌اهمیتی به مبانی و خصومت با ارزش‌ها، در ناخودآگاه شما و جامعه رسوخ و رسوب نکند!

حتی فیمبرداری و قاب‌بندی آن نیز قابل دفاع و اصولی نیست! در چند صحنه متعدد head room (فاصله سر بازیگر با بالای قاب) وجود ندارد و یا اندازه‌ قاب و نماها در سکانس‌هایی بدون دلیل و منطق سینمایی عوض می‌شود.

هتل همچنین از نظر نورپردازی، طراحی صحنه و انتخاب رنگ‌ها، هیچ کدام به یک اثر سینمایی نمی‌خورد چرا که پرده و سالن سینما به دلیل وسعت و تاریکی، معیارهای مجزا و خاصی را برای آثار خود تعریف می‌کند که مختص خود سینماست و با یک اثر استودیویی و تلویزیونی کاملا تفاوت دارد در صورتی که حتی همین نکات اولیه و بدیهی نیز در این فیلم رعایت نشده‌اند.

ماندگاری صرفا برای یک سال یا برای همیشه؟

کلام آخر این که هتل نه یک فیلم سینمایی است، نه یک اثر هنری و نه حتی یک کمدی! صرفا ترکیب چندین صحنه‌‌ی شوخ و طنز است که روی هم یک ساعت و پنجاه دقیقه به نمایش گذاشته می‌شود. مسعود اطیابی که ید طولایی در ژانر کمدی دارد، این بار هم با همان فرمول همیشگی ِ به کار گیری یکی دو بازیگر محبوب و نیز دست گذاشتن روی موضوعات و شوخی‌های حاشیه‌ساز، به این سونامی برگشته تا خوب دیده شود و خوب بفروشد اما این که همانند آثار ماندگاری مثل اخراجی‌ها یا مارمولک چقدر در گذر زمان همچنان باقی می‌ماند و دیده می‌شود باید صبر کرد و دید. هرچند که می‌دانیم کمدی‌های امروزی به هیچ عنوان قابل قیاس با کمدی‌های دهه 80 نیستند!

از طرف دیگر، سینمای ایران حتی اگر از منظر فروش و گردش مالی هم بررسی شود نیاز به قدرتمند و باکیفیت‌تر شدن دارد. به نحوی که آن را به سمت تبدیل شدن به یک صنعت پیش ببرد و برای رسیدن به این مهم، نیاز است درآمدی که از فروش فیلم‌ها حاصل می‌شود مجدد خرج خود سینما شود. چرخه‌ای که در غول‌های فیلم‌سازی دنیا وجود دارد اما در ایران کمتر اهمیتی به آن داده می‌شود. فیلم‌های پرفروش ایران می‌آیند که صرفا جیب سازندگان را پر کنند و بروند در صورتی که اگر فروش سینما به خود سینما بازگردد هم کیفیت محتوا و درونمایه‌ آثار را بالا می‌برد و هم حیات سینما و اقبال مردم را به آن برمی‌گرداند.