تعریف “زن” در سینمای زنانه آیدا پناهنده فیلمساز موفق و خوش آتیه سینمای ایران با پرداخت به مضامینی با رگه های فمنیسم با تاثیرگیری از فرم و تکنیک سینمای اروپای شرقی

زن در سینمای پناهنده عنصری درد کشیده،خود ساخته،مستحکم،مسئولیت پذیر و تنیده شده در جامعه سنتی با تفکرات و تعصبات گاها دگماتیسم مردسالارانه است که همواره به دنبال آب راهه ای برای فرار از این منجلاب است

زنان و مردان نوشته های پناهنده فارغ از لِوِل اجتماعی و سطح فرهنگی و میزان سواد،همگی در نوع خود قربانی هستند.قربانی معاملات نانوشته جامعه زن ستیز و مردسالار.

زنان پناهنده علاوه بر خانه داری در اجتماع تعامل دارند کار میکنند زحمت میکشند. قانع و کم‌ توقع هستند.ساده زیست و ساده پوش و در عین حال زیبا،آراسته و معتمد بنفس بنظر می آیند کمااینکه در لایه های درونی شکننده و آسیب پذیر جلوه میکنند.برای گذران زندگی نیاز به حضور مرد ندارند ولی همچنان خواستار یک تکیه گاه و همدم  در کالبد همسر،برادر و حتی فرزند هستند

اِلِمان مشترک سه زن در فیلمهای آیدا پناهنده

نقطه اشتراک تمامی کاراکترهای زن در آثار پناهنده نقش کلیدی “مادر” بودن است،که از میان آن ها میتوان به کاراکتر “ناهید” در فیلم “ناهید” با بازی باورپذیر و به اندازه “ساره بیات”، “تی تی” با هنرنمایی “الناز شاکردوست” و “ماهرخ” با ایفای نقش تاثیرگذار “هدی زین العابدین” اشاره کرد.

مادر برای فرزند و حتی برای همسر؛ کوشش برای جبران سهل انگاری جامعه و خانواده ها در تربیت کودک علی‌الخصوص فرزند پسر در جهتِ گذار از سنت های آسیب زننده به سمت رشد شخصیت فردی و اجتماعی اما با چاشنی نابلدی، در نتیجه‌ی تله های روانشناختی و ریشه های تربیتی خود. او در صدد اصلاح نسل آینده است تا زنان و به خصوص مردان آینده،بِسانِ مادران و پدران خود نباشند و این چنین است که تلاش مادر برای تربیت فرزند بدون روبرو شدن و مهار تله ها و ضعف های خود،نوعی دست و پا زدن بیهوده است.

محتواسازی از طریق فرم و تکنیک در آثار پناهنده

 آیدا پناهنده دوربین و قاب میشناسد.میزانسن و بازی با انوار‌‌و رنگ ها بلد است.کلوزآپ ها،لانگ شات ها و اینسرت های به جا و ریزبینانه سرش میشود. در شخصیت پردازی و بازیگردانی تبحر دارد و با تکیه براِلِمان های سرد و باورپذیرِ فیلمسازی ابزوردِ بلوک شرق همچون سینمای روسیه و رومانی در به تصویر کشیدن نقش زن و تاوان زن بودن نه تنها در جامعه ایران بلکه بصورت جهان شمول مخاطبش را دچار قلیان احساسات و همزاد پنداری میکند بی آنکه به دام شعار و سیاه نمایی بیفتد.

پایان بندی در سینمای پناهنده

تلاش پناهنده برای رهایی زن از منجلاب تعلیمات و تعصبات کورکورانه و ارتقای شخصیت خود و افراد خانواده و جامعه همچنان ادامه دارد اما در نهایت زن های قصه های او فاقد جسارت و شاید توان لازم برای تابوشکنی های حاصل از جامعه مردسالار هستند و خروجی این تلاش چیزی جز تسلیم و مصالحه نیست. روح وی هنوز عجین شده در باورهاییست که با آن ها رشد یافته است.گسست از وابستگی ها کماکان برای او دشوار است.

نگارنده بر این عقیده است که نقش ارسلان امیری،همسرِ آیدا پناهنده در پایان بندی آثار وی بی تاثیر نیست!