اگر با نگاه تاریخ پژوهانه به موضوع تئاتر بنگریم، نمایش در میان همه اقوام از دیرباز رایج بوده و هر قومی بسته به آیین‌ها و رسوم خود از نمایش و هنرنمایشی بهره می‌جسته است؛ هرچند برخی از تاریخ‌پژوهان معتقدند که نمایش به شیوه امروزی که در سالن‌های مخصوص اجرا می‌شود، از چندین هزار سال پیش و قبل از یونان قدیم -که خاستگاه تئاتر امروزی است- در بین‌النهرین و در میان ساکنین فالت ایران رایج بوده است، اما آنچه امروزه محل بحث قرار دارد، شکل امروزی تئاتر است که محصول تمدن غرب است، لذا همواره این وارداتی بودن محل بحث و مناقشه قرار دارد.

مخاطبان تئاتر ایران چه کسانی هستند؟

بنا به دلایل تاریخی و اجتماعی، مخاطبان تئاتر امروز ایران را اقشار مرفه و متوسط شهری تشکیل می‌دهند. از این میان دو دلیل مهم‌تر هستند: اول به این خاطر که تئاتر از دیرباز به‌عنوان پاتوقی برای روشنفکران، مرفهین و فرنگ رفتگان محسوب می‌شد؛ اکثریت این اقشار از لحاظ سطح اجتماعی جزو مرفهین و اقشار متوسط شهری محسوب می‌شدند؛ دوم به این دلیل که قیمت بلیت تئاتر به‌واسطه محدودیت تماشاگران هر سانس، همواره بیشتر از قیمت سینما و سایر اماکن تفریحی بوده است؛ لذا قشر کم درآمد کمتر به سمت تماشای تئاتر رفته‌اند. البته پیچیدگی‌های فنی و محتوایی تئاتر نیز سبب شده تا عامه مردم از هضم و درک آن عاجز باشند و نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

دسته دیگری از مخاطبین تئاتر، اعضای رسمی و غیررسمی صنوف مختلف تئاتر هستند؛ حدود سی درصد از مخاطبین تئاتر از داخل دایره عوامل تئاتر کشور هستند که در طول اجرا‌های مختلف در سالن‌ها حضور می‌یابند و با توجه به محدودیت مخاطبین تئاتر، نوعی گردش سرمایه در داخل تئاتر را نیز به وجود می‌آورند.
لازم به ذکر است که در مجموع قشر سنتی– مذهبی که بخش اعظمی از جامعه را تشکیل می‌دهد، به‌طورکلی از سالن‌های تئاتر به دور است. تنها بخش کمی از این اقشار فراگیر اجتماعی، گاهی به تماشای تئاتر‌های مذهبی و آیینی می‌روند که البته عمده چنین نمایش‌هایی خارج از دایره شمول تئاتر حرفه‌ای قرار دارند؛ زیرا این دسته از آثار نمایشی اغلب در شرایط خاص به روی صحنه می‌روند و مخاطبان آن بدون ابتیاع بلیت و صرف هزینه به تماشای نمایش می‌نشینند

 

فعالان حوزه تئاتر

اکثریت فعالان حوزه تئاتر بر اساس پارناسیانیسم (هنر برای هنر) فعالیت می‌کنند؛ بنابراین برای این دسته، تئاتر به‌مثابه محل ارتزاق است و شخص مجبور است که تنها به گیشه و به پیشرفت کاری خودش بیندیشد؛ حتی پیشکسوتانی مانند علی رفیعی و محمد رحمانیان هم که جزو اساتید برجسته این حوزه محسوب می‌شوند، هدفی غیر از تئاتر ندارند. آنچه باعث می‌شود هنرمندان تئاتر گاهی در اختیار جریان‌های خاص فکری و سیاسی قرار بگیرند، آن است که مخاطبین تئاتر به اطوار روشنفکری علاقه دارند و از اینکه در جایگاه اپوزیسیون قرار بگیرند، برای خود اعتبار هنری کسب می‌کنند. بدون تردید اگر قشر عظیمی از طبقه مذهبی و علاقه‌مندان به انقلاب مخاطب تئاتر بودند، هنرمندان حرفه‌ای تئاتر مجبور به فعالیت بر اساس تفکر دینی انقلابی می‌شدند.

 

پارناسیانیسم نام مکتبی ادبی است که در قرن نوزدهم در فرانسه شکل گرفت و آموزه‌هایی درباره هنر دارد که از مهم‌ترین آن‌ها هنر خنثی یا «هنر برای هنر» است.

این مکتب هنر را تنها دلیل برای زندگی کردن می‌داند و معتقد است که فقط هنری که عاری از هرگونه هدف فلسفی و سیاسی و اجتماعی و اخلاقی باشد و تنها به بعد زیبایی‌شناختی توجه کند، می‌تواند روح انسان را آرامش بخشد. از نظر پیروان این مکتب هنر را باید فقط برای خودش تحسین نمود، از هنر نیز نباید انتظار سود و منفعتی داشت و در آن فقط باید به دنبال زیبایی بود. به نظر آنان زندگی وهم و خیال و جریان بی‌پایان حوادث است و نسبت به زندگی و جامعه‌شان به دیده یاس و ناامیدی و بدبینی می‌نگرند. به نظر آن‌ها هیچ‌چیز وجود ندارد حتی خدا؛ تنها مرگ است که وجود دارد.

در میان جریان انقلابی، معدود افرادی مانند اعظم بروجردی، حسین فدایی حسین و حفیظ الله رفیعی با هدف نیل به تئاتر طراز انقلاب و تئاتر دینی و محوریت اندیشه عمیق انقلابی به فعالیت می‌پردازند. چهره‌های مشهوری، چون حسین مسافر آستانه، مهرداد رایانی مخصوص و حسین پارسایی تکنوکرات هستند که هرگاه لازم باشد فعالیت سکولار و حتی ضد ارزش هم انجام می‌دهند. حسین پارسایی که با دو نمایش «بینوایان» و «الیور توئیست» با برچسب «تئاتر لاکچری» انتقاد بسیاری از اهالی تئاتر و رسانه‌ها را برانگیخته بود، در کار اخیر خود با عنوان «مولن رژ» حجم عظیمی از ابتذال و استفاده از رکیک‌ترین عبارات جنسی را به نمایش گذاشت، به‌طوری که اعتراض بسیاری از تماشاگران را نیز برانگیخت. حسین مسافر نیز که نزدیک به دو سال از مدیریت او بر تماشاخانه ایرانشهر می‌گذرد، کارنامه مطلوبی از خود به‌جای نگذاشته است؛ زیرا آثاری که در این تماشاخانه در طول زمان مدیریت او اجرا شده‌اند، همواره هم از نظر سیاسی و هم از نظر اخلاقی دچار مشکلات فراوانی بوده‌اند و مجموعه ایرانشهر هیچ‌گاه در اصلاح این آثار نکوشیده است. در میان جریان سکولار تئاتر هم مهم‌ترین جریان هدفمند، جریان بازماندگان چپ‌گراست که هنوز هم اندیشه و آثار این طیف در راستای ارزش‌های آن جریان دارد؛ البته در سال‌های اخیر با پررنگ شدن اندیشه‌های لیبرالی در کشور، آثار این جریان به‌تدریج در حال جذب شدن به گیشه هستند.

 

به قلم امیر امیری، کاری از گروه فرهنگ و هنر «سدید»