هنر ابزار مناسبی برای این بیان است و می‌تواند در نگرش کودکان نسبت به اطرافشان تحولی منطقی به وجود بیاورد. کودکان با انجام دادن فعالیت‌های هنری، دنیای درونی خود را آشکار می‌سازند، محیط اطرافشان را می‌شناسند، با آن ارتباط برقرار می‌کنند و دریافتی را که از جهان دارند نشان می‌دهند. بازی کردن برای کودکان امری فطری است و در اکثر بازی‌های آنان، ایفای نقش دیده می‌شود. کودکان به‌طور ذاتی استعداد نمایش دادن دارند. در فعالیت نمایش‌ خلاق هم از این استعداد ویژه و ذاتی کودک استفاده می‌شود.

. خانواده، مدرسه و اجتماع، قواعد اخلاقی را که براساس اصول عدالت و در نظر گرفتن حقوق دیگران قرار دارد، آموزش می‌دهند اما چگونگی شکل‌گیری و میزان تمایل درونی کودکان به پیروی از قواعد اخلاقی، طی مراحل رشد متفاوت است.

افراد مفاهیم اخلاقی را در موقعیت‌ها و زمینه‌های خاص به‌صورت انعطاف‌پذیری به‌کار می‌برند. هنگام اتخاذ تصمیم و در نتیجه‌گیری‌ها، با در نظر گرفتن ویژگی‌های هر موقعیت، ملاحظات مختلفی را می‌سنجند و با توجه به درجه اهمیت و اولویت، آن‌ها را مقایسه می‌کنند. کودکان در سنین پایین شروع به قضاوت‌هایی می‌کنند که مستلزم تمایز گذاردن میان حوزه‌های مختلف در تعاملات اجتماعی است.

در آموزش اخلاقی، مربی شرایط مناسب را آماده می‌سازد تا کودکان فرصتی برای اختیار و انتخاب داشته باشند. درواقع، آموزش اخلاقی مجموعه‌ اعمال یا تأثیرات عمومی هدف‌دار یک انسان (مربی) بر انسان دیگر (متربی) به منظور ایجاد صفات (اخلاقی و عملی) و نیز فراهم کردن زمینه به فعلیت رساندن و شکوفایی استعدادهای فردی در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدف مطلوب، براساس برنامه‌ای سنجیده است.

موارد بسیاری از این آموزش اخلاقی را می‌توان در فرایند نمایش خلاق تجربه کرد. گرچه فعالیت نمایش‌ خلاق بیشتر جنبه تربیتی و آموزشی دارد تا درمانی؛ مگر آنکه مربی تخصص ویژه‌ای در درمان روان‌شناختی داشته باشد و این تجربه را با هدف رفتاری خاص در کلاس با کودکان انجام بدهد.

نمایش خلاق فرصتی برای تربیت

نمایش‌ خلاق نوعی نمایش غیررسمی نظام‌مندِ فرایند‌محور با گرایش آموزشی و پرورشی است که به‌صورت گروهی انجام می‌شود. این نمایش بر پایه مجموعه‌ای از بازی‌ها و تمرین‌های نوآورانه متناسب با زمان و مکان و شرایط شرکت‌کنندگان شکل می‌گیرد؛ مستقیماً ربطی به اجرا برای تماشاگران ندارد و مربی در آن تسهیلگرِ فرایندِ خلاقیت است.

در نمایش‌ خلاق علاوه بر ارتباط غیرکلامی، که از طریق حرکات صورت می‌گیرد، ارتباط کلامی شرکت‌کنندگان نیز مورد توجه واقع می‌شود. مربی از آن‌ها می‌خواهد انواع نقش‌ها و موقعیت‌ها را تجربه کنند؛ نیز به آنان کمک می‌کند که در بحث و گفت‌وگوها شرکت کنند و موقعیت‌هایی را خلق نمایند. شرکت‌کنندگان در داستانی ساختگی درگیر حوادثی می‌شوند و بر یکدیگر تأثیرات متقابلی می‌گذارند تا در وضعیت‌های بحرانی تصمیم‌گیری نمایند.

در این فرایند، کودکان به کار گروهی دعوت می‌شوند. آنان همکاری و مشارکت با یکدیگر را در تمام مراحل فعالیت تجربه می‌کنند و تجربه مفید بودن در یک گروه و لذت حاصل از آن را در می‌یابند؛ جهانی نو می‌آفرینند، در آن گام می‌گذارند و  بخشی از آن می‌شوند.

کودکان خوب دیدن، خوب شنیدن و خوب عمل کردن را تجربه می‌کنند. از تمام حواس پنج‌گانه شرکت‌کنندگان کمک گرفته می‌شود و مراحل کار، تمرینی برای شناخت، تقویت و چگونگی کاربرد این حواس است.

چنانچه در این فرایند مربی در کنار کودکان همراهی مناسبی داشته باشد می‌توان به استناد موارد ذکر شده در زیر، به رشد اخلاقی رسید. رشد اخلاقی اساساً بر رشد کلی‏تر و عام‌‏تر انسان یعنی رشد زیستی، رشد شناختی و رشد عاطفی مبتنی است و در یک جمع‏‌بندی کلی، می‌‏توان گفت کسی به بلوغ اخلاقی رسیده است که:

  • توانایی تفکر درباره خود و تصمیم‌‏گیری را داشته باشد.
  • در رابطه با دیگران، احساسی مناسب داشته باشد و بداند که چگونه در موقعیت‏‌های مختلف به روش‌‏های عاطفی مناسب و صحیح پاسخ دهد.
  • درجه بالایی از خود‌کنترلی داشته باشد و قادر به نشان دادن رفتار مناسب باشد.
  • توان فراگیری رفتار در موقعیت‏‌های مشابه و یکسان را در خود ایجاد کند و دارای شخصیت واحد باشد.

آیا جای نمایش خلاق در مدارس خالی نیست؟

مقیاس صلاحیت اخلاقی نشان‌دهنده ارزش رفتارهای  اخلاقی افراد است.

  1. مداومت در اقدام براساس اصول، ارزش‌ها و اعتقادات
  2. راستگویی
  3. ایستادگی بر آنچه درست است
  4. وفا به عهد
  5. به عهده ‌گرفتن مسئولیت انتخاب‌های شخصی
  6. اعتراف به اشتباهات و شکست‌ها
  7. قبول مسئولیت خدمت به دیگران
  8. مراقبت فعالانه از دیگران
  9. توانایی اعتراف به اشتباهات خود
  10. توانایی قبول اشتباهات دیگران

در میان موارد بالا، موارد 3 ، 5، 6 را می‌توان در فرایند نمایش ‌خلاق برای کودکان پیش از دبستان تجربه کرد. در این فرایند، مربی به کودکان کمک می‌کند که به‌طور آگاهانه روی رفتارها و تصمیمات خود کنترل داشته باشند. کودکان از طریق انجام دادن تمرین‌های بازی‌سازی، بازی‌های نمایشی (موقعیت‌های نمایشی)، شخصیت‌پردازی و قصه‌سازی تصمیم‌گیری و انتخاب صحیح را تجربه می‌کنند؛ به این ترتیب که با مسئله‌ای روبه‌رو می‌شوند و در قالب نقش‌هایی با مربی و دیگر کودکان آن مشکل را حل و تمام راه‌حل‌ها را در هنگام به‌کار‌گیری، بررسی و تحلیل می‌کنند. چه‌بسا بتوان افرادی را آموزش داد تا متفکرانی مؤثرتر و هوشمندتر شوند.

در فرایند نمایش ‌خلاق، برد و باخت و قضاوت ارزشی مبنی بر بد یا خوب بودن کار کودکان وجود ندارد. به همین دلیل، آن‌ها با آرامش و بدون ترس از قضاوت به مشارکت گروهی می‌پردازند و همچنین بحث‌ و گفت‌وگو، ارزیابی و نقد سالم را تجربه می‌کنند. اگر مربی این ارزیابی را به شیوه‌ صحیحی تعریف کند، تأثیر آن حتی در سایر مراحل زندگی کودکان هم دیده می‌شود. آنان یاد می‌گیرند که چطور به حرف‌های افراد گروه گوش دهند و وسط صحبت‌هایشان نپرند؛ مگر در لحظات ضروری و برای کمک به مشکلات هم‌گروهی‌شان، برای اینکه پیشنهادهایشان را بگویند.


سخن آخر

بیشتر تعلیم‌وتربیت اخلاقی، غیرمستقیم و تحت تأثیر الگوهای بیرونی جامعه و نیز هنجارهای اخلاقی پسندیده و درونی‌شده است. افراد ابتدا باید با پیروی از قوانین و سنت‌ها، رفتارهای شایسته را بیاموزند و نیز دلیل رعایت این قوانین به‌طور روشن و شفاف برای آنان بیان شود. اهمیت تأمل در فرصت‌هایی است که در اختیار کودکان قرار می‌دهد تا تجارب و احساسات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و آن تجارب را به ارزش‌های اجتماعی و احساس خود پیوند بزنند. به این ترتیب، کودکان را در کشف پیوندهای خود با دیگران و حس مسئولیت‌پذیری و کارآمدی درگیر می‌کنند.

نمایش‌ خلاق وسیله‌ای طبیعی برای بیان آزادانه ایده‌ها، احساسات و رفتارهاست. اساس نمایش‌ خلاق تمرین‌هایی لذت‌بخش است که در آن مربی ضمن تشخیص توانایی‌ها و نیازهای شرکت‌کنندگان و به کمک خود آن‌ها، در قالب ایفای نقش، آموزش می‌دهد و سرگرم‌کنندگی و نشاط، یکی از اجزای جدایی‌ناپذیر آن است.

به قلم مجید رنگی