فیلم اسفند روایتی از زندگی شهید علی هاشمی ملقب به سردار هور است که عملیات حمله به عراق را از آبهای هور پایهگذاری کرد. فیلم مشکلات و مصائب سردار علی هاشمی در این راه را به تصویر میکشد. حفرههای اطلاعاتی نبود امکانات و همچنین محرمانگی راه اندازی زیرساختهای عملیات هور از این دسته مشکلات بود.
فیلمنامه با روایت پراکنده از شخصیت شهید علی هاشمی نمیتواند یک انسجام و خوانش یکپارچه را از زندگی این سردار شهید ارائه کند. برگ برنده فیلمنامه نویس روحیه مردمداری شهید و همچنین زیرک بودن اوست که میتوانست با یک دراماتيزاسيون به یک اثر سینمایی خیلی خوب بدل شود.
همانطور که رفت، عدم انتخاب دال مرکزی صحیح از شخصیت شهید و عدم انسجام و پراکندگی فیلمنامه باعث شد صرفاً برخی از آثار این شهید در دفاع مقدس به تصویر کشیده شود. هرچند کارگردان تلاشهایی دارد تا به نحو احسن بتواند با دراماتیک کردن حوادث جنگی آن را برای مردم به شکل سینمایی روایت کند، اما نمیتواند این موضوع را تبدیل به روح کلی فیلم کند.
با این رویکرد از سوی سازندگان، اثر شعاری نمود میکند، درست مانند صحنه برخورد او با فرماندار اهواز و نقل روایت از امیرالمومنین وهمچنین انگاره مربوط به ضد انقلاب شدن مردم بر اثر کم کاری مسئولین؛ این دیالوگها بهگونهای بیان میشوند که مابهازای تصویری ندارند و صرفا به سفارش سازندگان در اثر جانمایی شده است.
نکته دیگر ضعیف در فیلم این بود که کارگردان به جای نشان دادن صفات شهید، صرفا دیالوگهایی را در راستای صفات شخصیتی شهید میآورد. به طور مثال، نباید از زبان خودِ شهید خطاب به همرزمانش بشنویم که تا امروز دو شبانه روز است که نخوابیده ام! این موضوع میتواند نتیجه عکس داشته باشد.
کارگردان نمیتواند یک شخصیت زیرک و باهوش را که از طریق دریای هور، جنگِ شکست خوردهی زمینی را تبدیل به جنگ پیروزمندانه کرد نشان دهد. نحوه رفتار بازیگر نقش شهید هاشمی بیشتر ترحم مخاطب را به دلیل سادگی بیش از حد و صفای وجودی او برمیانگیزد تا اینکه مخاطب نسبت به زیرکی و عمق اطلاعاتی وی در آماده سازی هور برای جنگ آگاه شود.
از لحاظ کارگردانی نیز میتوانست بهتر عمل شود. در نمای ابتدایی که بیشتر حالت بازجویی دارد با زاویه ازبالا به پایینِ شهید هاشمی و زاویه مسلط بازجوی او که فرماندهش بود مواجه میشویم. در شرایطی که میدانیم این مسئله باعث پیروزی قوای ایرانی میگردد، نبایستی عامل آن که شهید علی هاشمی است، اینگونه به تصویر کشیده شود.
دوربین روی دست در صحنههای غیر جنگی بسیار آزاردهنده است. نماهای آرام و کلاسیک باعث میشوند تا میزانسن به درستی به نمایش کشیده شود. ضعف در میزانسن به هر دلیلی باعث میشود تا شاهد این نماهای متحرک باشیم.
کم کاری در خصوص به تصویر کشاندن خانواده شهید علی هاشمی و اکتفا به چند نما و سکانس نابخشودنی است. یکی از راههای ثبات پذیر کردن شخصیت فرماندهان جنگی در اذهان مخاطب به تصویرکشاندن زیست خانوادگی آنان است.
از دیگر اشکالات فیلم عدم استفاده صحیح از نماهای کلوزآپ و اکستریم کلوزآپ حین گفتگو با افراد فرعی فیلم است. زمان صحبت کردن اگر اکستریم کلوزآپ گرفته شود خطای تصویری رخ میدهد و متاسفانه به شکل متعدد و بخصوص در نمای گیرافتادن فرماندهان در هور این مسئله را میبینیم.
نمای پایانی نیز میتوانست دقت عمل بیشتری داشته باشد و لحظه به دیوار گذاشتن تصویر حضرت امام ره با شکوه بیشتری به تصویر کشیده شود، نه اینکه با دوربین رودست متحرک این اتفاق به نمایش درآید.
در پایان باید گفت این فیلم، فیلم متوسط روبه پایینی است که میتوانست روایت مناسب تری را برای مخاطبان داشته باشد و شخصیت هوشمند و زیرک و علی الخصوص مردی شهید علی هاشمی برای مخاطب معرفی گردد.
تکیه بر پراکندههایی از شخصیت شهید و عدم انسجام در روایت باعث عدم درک مخاطب و انسداد مسیر اثرگذاری خواهد بود.