فیلمهای ونگ کار-وای در عین تفاوتهای زیادی که با هم دارند، به همدیگر مرتبط و هویت یگانهای را تشکیل میدهند. آن چه که این یگانگی را فراهم میسازد، چگونگی پرداختن کار-وای به مقولات حرکت و زمان است که در همهی فیلمهای او حضور پررنگی دارند. برای رسیدن به این هدف، فرضیه مقاله این است که سینمای او قابلیت بررسی بر اساس دستهبندی جامع ژیل دلوز از نشانههای سینمایی یعنی دو مقولهی حرکت-تصویر و زمان-تصویر را دارد و این متن تمرکز خویش را بیشتر بر روی مقولهی زمان-تصویر و مفهوم مرتبط با آن که دلوز کریستال-زمان مینامد، میگذارد. در این ارتباط مفاهیمی چون دوگانهی زمان-تصویر و روشهای خلق وضعیتهای ناب بصری بررسی میشود. زمانی که دلوز با بیان مفهوم کریستال-زمان در نظر دارد نه زمان روانشناسانه منحصر به یک ذهنیت فردی و نه حتی زمان اومانیستی مربوط به نگرش اگزیستانسیالیستی، بلکه نوعی زمان هستیشناسانه مرتبط به مقولهی برگسونی آن یعنی دیرند است. روش کلی این تحقیق به شیوه توصیفی میباشد و با بررسی کیفی و با استفاده از مورد پژوهی و با در نظر گرفتن چارچوب نظری تفکرات ژیل دلوز در مورد سینما و با استفاده از منابع کتابخانهای و بررسی موردی فیلمها، این آثار را مورد مطالعه قرار خواهد داد.