به مناسبت فرارسیدن عید قربان و آغاز دهه ولایت، فیلم شناخت در این یادداشت به نقد و بررسی فیلم «ابراهیم خلیل‌الله» تنها اثر ساخته شده با این مضمون پرداخته است.

«به نظر من تلویزیون، صدا و سیما و بخصوص بخش هنر نمایشی – بخش سریال و فیلم – امروز برای ما از همیشه مهمتر است. هنرهای نمایشی خیلی مهمند؛ ابعاد تأثیرگذاری و فرهنگ ‌سازی هنرهای نمایشی خیلی وسیع است و امروز ما به عنوان یک ملتی که چون زنده است، چون حرف دارد، چون احساس هویت و وجود میکند، پس دشمن های بزرگی هم دارد، مواجهیم با دشمنی ‌هائی از راه ‌های مختلف، به شیوه‌ های مختلف و از جمله به شیوه‌ی استفاده‌ های هنری و بیش از همه، هنر نمایش. این نشان میدهد که ما به عنوان یک ملت زنده، به عنوان یک مجموعه‌ای که در دنیا حرفی برای گفتن داریم و هدفی داریم، چقدر باید روی مسئله‌ی هنرهای نمایشی اهتمام بورزیم و سرمایه‌گذاری مادی و معنوی کنیم. لذا من حقیقتاً به این موضوع اهمیت میدهم.» (مقام معظم رهبری- دیدار هنرمندان و دست‌اندرکاران صداوسیما سال1389)

پیرو فرمایشات مقام معظم رهبری نسبت به جایگاه و اهمیت سینما و تلویزیون در فرهنگ یک مردم، بی شک توجه به مفاهیم و معارف اسلامی و به تصویر کشیدن الگوهای قرآنی و داستانهای دینی یکی از ضروری ترین اقدامات بخش سینما و تلویزیون جامعه اسلامی مثل ایران است.

با این رویکرد، در چند دهه بعد از انقلاب شاهد عرضه آثار ارزشمندی همچون «محمد، رسول الله»، «امام علی(ع)»، «تنهاترین سردار»، «اصحاب کهف»، «یوسف پیامبر»، «روز واقعه»، «ملک سلیمان» و… بوده ایم اما در این میان برخی از مناسبت‌ها و اتفاقات دینی از جمله عید قربان و واقعه غدیرخم و مفهوم ولایت در عالم تصویر کمتر مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته و یا آثار چشمگیری در رابطه با آن ها خلق نشده است. در حالیکه این موضوعات فی‌نفسه و در ذات خود ظرفیت و ظرافت‌های دراماتیکی بسیار بالایی دارند.

به مناسبت فرارسیدن عید قربان و آغاز دهه ولایت، فیلم شناخت در این یادداشت به نقد و بررسی فیلم «ابراهیم خلیل‌الله» تنها اثر ساخته شده با این مضمون پرداخته است.

این فیلم سینمایی که دوران به نبوت رسیدن حضرت ابراهیم (علیه السلام) را نشان می دهد، توسط گروه فیلم و سریال شبکه دو و به کارگردانی و نویسندگی محمدرضا ورزی در سال۱۳۸۳ ساخته شد و در سال 1384 به نمایش درآمد. این فیلم سومین فیلم در دنیا پس از ده فرمان و کتاب آفرینش بوده که در ارتباط با حضرت ابراهیم ساخته شده است. در رابطه با مکان فیلمبرداری می توان گفت تمامي دكورها در شهرك سينمايي غزالي ساخته شد و بخشي از لوكیشن ها نيز در روستايي در ملارد بود.

چهار واقعه ی مهم تاريخي در زمان حضرت ابراهیم(ع)

حضرت ابراهیم (علیه السلام) به عنوان نخستین پیامبری که می توان او را بنیان گذار شریعت توحیدی برشمرد از جایگاه ویژه ای در میان شرایع الهی همچون یهودیت، مسیحیت و اسلام برخوردار است. در زندگي این پیامبر چهار واقعه ی مهم تاريخي وجود دارد که توانایی گروه سازنده در پرداخت تصویری آن در باورپذيری مخاطب نقش اساسی دارد.

1- افكندن حضرت ابراهيم(ع) در آتش و گلستان شدن آتش بر ايشان

2- بحث ايمان و يقين حضرت ابراهيم(ع) كه در سؤال ايشان از خداوند و شقه شقه كردن و كوبيدن اجساد پرندگان و بر سر كوه نهادن آنها تبلور يافت

3-  قرباني كردن حضرت اسماعيل(ع) و نزول گوسفندي بزرگ بر ايشان

4- جوشش آب از زمين، در هنگام تشنگي هاجر و اسماعيل(ع)

 

ضعف در بازنمایی واقعه تاریخی در تنها فیلم با موضوع عید قربان

اما آنچه در اثر محمدرضا ورزی دیده می شود خبری از پرداخت دقیق این وقایع نیست و از نظر محتوایی نیز، مهم ترین عناصر مورد تأکید در قرآن از جمله شخصیت حضرت ابراهیم، تأثیر و نقش مهم و اساسی ایشان در پایه گذاری اصول توحیدی در میان مردم به چشم نمی خورد و بازنمایی این چهار واقعه در ابتدایی ترین شکل خود انجام و یا کلاً نادیده گرفته شده است است که در ادامه به برخی از این نقاط ضعف اشاره می شود:

  • در صحنه پرتاب ابراهيم با منجنيق به درون آتش، هيچ جلوه ويژه اي به کار نرفته، در حالیکه می توانستند از پرتاب يك بدل يا عروسك بوسيله منجنيق استفاده کنند.
  • در نمایش نوزاد چند ساعته از كودكي چند ماهه استفاده شده که لبخندي رايانه اي بر لبانش نشانده اند.
  • در نمایش صحنه ای که هاجر بين صفا و مروه حيران بدنبال سراب مي دود، بيننده هيچ سرابي نمي بيند و تصور مي كند كه هاجر بي دليل از اين سو به آن سو مي دود. هم چنین در موسيقي متن اين صحنه كلمه «زمزم» تكرار مي شود اما دلیل این کار درک نمی شود.
  • در نمایش سکانسی از فیلم که حضرت ابراهيم در پي مبعوث شدنش به رسالت، عصا و چوبدستي كج و معوجي بدست مي گيرد که متأثر از اندیشه یهودیت می باشد.
  • نمايش خروج زمزم از زير پاي اسماعيل فاقد جنبه هاي هنري و جلوه هاي ويژه كارگرداني و موسيقي متن مناسب است.
  • با گذشت سالها از عمر ابراهيم، علارغم تغييرات در چهره، لباس متعلق به دهها سال پيش بوده و تغییری دیده نمی شود و چهره همسرش ساره نيز تفاوت محسوسي با گذشته نداشته است.
  • در هنگام قرباني كردن اسماعيل، او را به صورت بر زمين نمي اندازد که این کار با متن قرآن در تضاد است.( 103 – صافات: فلما اسلما و تله للجبين )
  • پس از قرباني نشدن اسماعيل آتشي در كنار صحنه افروخته مي شود كه منشأ و علت آن نامشخص است.
  • در نمايش مرگ پادشاه، كارگردان نتوانسته نقش پشه را به درستي در صحنه به نمايش بگذارد و علت مرگ آن موجود خودخواه و خودپرست را با پشه كه ضعيفترين مخلوق است روشن سازد.
  • در انتهاي فيلم اگر تمدن آنروزي پيرامون كعبه را در تصويري هوايي از مكه ی امروز محو مي كرد و بتدريج با موزيك متن لبيك وارد طواف مي شد و تيتراژ پاياني را روي اوج موزيك متن آغاز مي كرد؛ پايان زيباتري در ذهن بيننده نقش مي گرفت.

باتوجه به موارد ذکر شده علاوه بر ضعف در پرداخت داستانی و ایرادات فنی کار، ضعف در بخش پژوهش تاریخی اثر هم آشکار است که در جلسه نقد و بررسی این اثر با حضور دو کارشناس مذهبی، به این موارد اشاره شده است.

حجت‌الاسلام «سيد ابوالفتح دعوتی» محقق و پژوهشگر مسائل دينی به اصول شخصيت‌پردازی انبياء در آثار قرآنی اشاره كرده و گفت: در فيلم‌های تاريخی دينی، انطباق با واقعیت و آنچه در آيات قرآن و روايات اسلامی عنوان ‌شده یک امر مسلم است و نباید ساخت فيلم دينی به تحریف تاريخ اسلام بیانجامد.

اهمیت پایبندی به قرآن و روايات در فیله های دینی

استفاده از واقعيات عنصر اصلی در فيلم‌های قرآنی بوده و باید پایبندی به قرآن و روايات به صورت كاملاً جدی وجود داشته ‌باشد اما متأسفانه در فيلم «ابراهيم خليل الله(ع)» اين اصول به شكل مستند رعايت نشده است، برای نمونه می‌توان از بازيگر نقش «اسماعيل(ع)» در فيلم نام برد كه در اين بين مسئله‌ای كه برای بنده جای سؤال دارد اين است كه چگونه بازيگری با سنی بيش از سی سال در نقش اسماعيل(ع) بازی می‌كند كه در روايات مختلف يك نوجوان بوده و حتی در قرآن از او به عنوان «يابنی» (پسرك من) نام برده شده و استفاده از مردی جا افتاده در نقش نوجوان علاوه بر تحريف تاريخ نوعی حركت غيرحرفه‌ای در سينماست.

وی در ادامه افزود: در ساخت يك فيلم قرآنی و دينی جذابیت شخصيت انبياء برای مخاطب باید شرط اول کار باشد، این در حالیست که در «ابراهيم خليل الله(ع)»، تصويری خشن از اين پيامبر الهی دیده می شود، كه اين نوع پرداخت و نمايش صحنه‌ کشیدن چاقو بر گلوی فرزندش، نوعی بدآموزی برای بينندگان كودك و نوجوان داشته و همچنين به تخريب چهره اسلام و ايران پیش چشم جهانيان و ملت‌های ديگر می انجامد.

حجت‌الاسلام «هاشم هاشم‌زاده هريسی» ديگر كارشناس مذهبی نيز درباره مسائل مطرح شده اظهار داشت: باتوجه به اینکه در قرآن هيچ اشاره ‌ای به سن حضرت اسماعيل نشده، در نظر گرفتن اسماعیل (ع) در قامت یک شخص بزرگسال و پخته با اینکه ابراهيم(ع) در كهن سالی صاحب فرزند شده در تضاد بود و تصور اين‌كه اسماعيل يك نوجوان كم سن‌تر از آنچه در اين فيلم نشان‌داده شده، بوده بيشتر محتمل است.

اين كارشناس مذهبی با اشاره به صحنه قربانی كردن حضرت اسماعيل(ع) تصريح كرد: در نمایش اين صحنه بايد عطوفت بيشتری به کار می رفت زيرا در اين‌گونه آثار بهتر است كه چهره ‌ای كه از پيامبر اولو‌العزم نشان داده می ‌شود از هرگونه خشونتی عاری باشد تا در اذهان مخاطب مسلمان و اديان ديگر سوء تعبير ايجاد نشود.

کارگردان فیلم در پاسخ به انتقاد مطرح شده درباره شخصیت حضرت اسماعیل(ع)، گریزی به شرایط ساخت فیلم داشته و گفت: باتوجه به اینکه در آيات قرآن اشاره‌ای مستقيم به سن حضرت اسماعيل(ع) نشده بود و با توجه به ذکر سه سن ۵، ۱۲ و ۱۸ سال در روايات مختلف، من به عنوان فيلمساز و با توجه به شرايط ساخت اثر رده سنی ۱۸سالگی را برای شخصيت «اسماعيل(ع)» در اثرم لحاظ كردم.

وی در ادامه بیان کرد که: اين مسئله كه يك جوان ۱۸ ساله در ۴۰۰۰ سال پيش با زمان حاضر از لحاظ فيزيكی متفاوت بوده(درشت اندام‌تر بوده‌اند) از لحاظ علمی نيز ثابت شده، علاوه بر این ما یک گروه هشت نفره متشكل از روحانيون برجسته قم در کنار خود داشتیم که درباره تمام مضامين و نكته‌های اثر مشورت و همفكری می کردیم و در اين نوع پرداخت تنها نظر منِ كارگردان ملاک نبود.

كارگردان فيلم «ابراهيم خليل الله(ع)» گفت: در روايت قوم يهود آمده فرزندی كه قربانی شد اسحاق ۵ ساله بود و برای اینکه هيچ شباهتی با نقل قول يهود وجود نداشته‌باشد، من روايت ۱۸ سالگی اسماعيل(ع) را انتخاب كردم.

«ورزی» به ديگر انتقاد وارد شده به اين فيلم اشاره كرد و گفت: از نگاه برخی صحنه قربانی كردن اسماعيل(ع) به نوعی با خشونت بوده، در حالیکه قربانی كردن اسماعيل(ع) فرمان پروردگار بوده و هم چنین برای تأثیرپذیری اثر وجود چنین صحنه هایی لازم است.

چند داستان مهم نيز در زندگاني حضرت ابراهیم (ع) وجود داشت که در این فیلم ناديده گرفته شده در حالیکه می توانست در غنای فیلم تأثیر بسزایی داشته باشد:

به عنوان مثال ماجراي زنده شدن پرندگان بر سر كوه ها (260 – بقره)، ماجراي تولد اسحاق در دوران پيري (39 – ابراهيم، ماجراي آمدن فرشتگان به خانه او و مهرباني او براي قوم لوط(31 – عنكبوت)، استغفار او براي آزر (114- توبه و 4- ممتحنه)، ماجراي نحوه نامگذاري «مسلمان» بر پيروان آيين الهي(78 – حج)، مشاهده ملكوت آسمان ها (75 – انعام )، آزمايش الهي و تبديل شدن او به امام (124- بقره ).

در پایان باید گفت توجه و میدان دادن به نیروی جوان و خوش ذوق در هر حرفه ای امر مسلم و پذیرفتنی است اما این نکته را نیز باید مدنظر قرار داد که وقتی اثری درباره یک موضوعی ساخته می شود دیگر تا مدتها و شاید برای همیشه فیلمسازی سراغ آن موضوع نمی رود و ساخت اثری ناقص و ضعیف علاوه بر صرف هزینه بسیار موجب تلف شدن آن موضوع می گردد که این اتفاق در فیلم ابراهیم خلیل الله با انتخاب كارگردان جوان و كم تجربه، به همراه حضور بازيگران درجه ی دو رخ داد و به كاهش اقبال مردم و منتقدان انجامید.

با این همه، فیلم سینمایی ابراهیم خلیل الله تنها فیلمی است که در آن عید قربان به عنوان یک عید مذهبی بازنمایی شده است. اعیاد مذهبی بستر مناسبی برای صداوسیما هستند تا با ساخت برنامه ‌هایی با هدف طرح مباحث کاربردی دین و مذهب رسالت خود را انجام بدهد، اما متأسفانه روند برنامه سازی برای اعیاد علاوه بر روندی تکراری، از حداقلی‌ترین محتوا نیز بی بهره است.