پردهخوانی به عنوان یکی از اشکال نمایش سنتی در ایران از قابلیتهای بسیاری در بیان هنری و نمایشی برخوردار است. در مورد این شیوهی نمایشی تاکنون به ساختار و شیوههای اجرای آن در شکل سنتی خود پرداخته شده است. پرسش این پژوهش آن است که آیا با ایجاد تغییر در عناصر نمایشی پردهخوانی و امروزی کردن آنها، این شیوهی نمایشی میتواند در یکی از مهمترین اشکال هنری جهان امروز، یعنی هنر چندرسانهای مورد استفاده قرار گیرد و قابلیت جذب طیف وسیعی از مخاطبان را دارا شود؟ فرضیهی اصلی آن است که شناخت عناصر نمایشی این هنر و مقایسهی آن با نمونههای هنر چندرسانهای میتواند قابلیتهای پردهخوانی را در پدید آوردن زمینههای بیانی نوین، آشکار سازد. این مقاله با مطرح کردن چند نمونهی غربی از هنر چندرسانهای و تطبیق آن با عناصر پردهخوانی در شکل کلی آن تلاش دارد تا این قابلیتها را بازشناسی کرده و تواناییهای آن را برای استفاده در هنر چندرسانهای امروزی تبیین نماید. بررسی این عناصر مانند نحوهی اجرا، استفاده از تصویر، کاربرد لحن و موسیقی (چه به صورت آواز و چه به صورت همراهیکننده) و نیز چگونگی تاثیر آن بر مخاطب، نشان میدهد که پردهخوانی میتواند از قابلیتهای ویژهای در عرصهی هنر امروز جهان برخوردار شود.