برانداز دیروز، کارگردان امروز
یوسفی علاوه بر انتشار استوریهای فراوان، با ساختن اثر کوتاه «زن، زندگی، آزادی» که همچنان میتوان آن را در صفحههای مجازی وی تماشا کرد، به صورت مستقیم همراهی خود را با این جریان نشان داده بود، البته که موضعگیریهای وی محدود به سال ۱۴۰۱ هم نبود و پس از آن زمان نیز به توهین به رئیسجمهور شهید و وزیر خارجه، بیان علاقه به انتقام از جمهوری اسلامی و اعلام تمسخرآمیز شرکت نکردن در انتخابات در توئیتر پرداخت.
همکاری یوسفی با چنین کارنامهای سبب واکنش منفی کاربران فضای مجازی شد، بهویژه اینکه او پس از گذشت حدود دو سال همچنان هیچ عذرخواهی به دلیل همراهی با اغتشاشگران نکرده و همچنان به اظهار نظرهای تند خود ادامه میدهد؛ در ادامه مروری بر واکنش تعدادی از کاربران خواهیم داشت:
«نیک یوسفی
برانداز دیروز، کاسبی امروز
کارگردان در فیلیمو!»
«یکسال تمام به زمین و زمان حمله میکرد که ای بابا چرا میخندید، چرا کار میکنید، چرا به زندگی عادی برگشتید
حالا خودش تمام این یکسال با فیلیمو و زیر نظر ساترا کار میکرده:))))))»
«آقای نیک یوسفی هستن که برای آوردن جوانها به خیابانها سال ۱۴۰۱ خودشان را نصف کردند
خودتان حدیث مفصل بخوانید از این ماجرا…»
«از قضا معتقدم همکاری فیلیمو و نیک یوسفی کار خوبی است؛ یک نشانهی قابل تأمل از دروغ بودن همه ادعاهای آن جماعت مدعی. برای اینکه ما جوانها بدانیم با طناب پوسیده این جماعت نباید به چاه رفت.
تصویر: فرمایشات گهربار ایشان در اغتشاشات ۱۴۰۱:)»
البته که این واکنشها محدود به قشر فکری خاصی نبود و حتی تعدادی از همراهان یوسفی در سال ۱۴۰۱ نیز به این موضوع واکنش داشتند:
«امروز فهمیدم کاسهی داغتر از آشم من نه اسنپ میگرفتم نه اسنپ فود، چون جای نیک یوسفی رو لو داده بود، تازه دلم لک زده بود برا بستنیهای میهن
اینا خودشون فراموش کردن…»
«لعنتی من تا ۱ سال از اسنپفود خرید نمیکردم چون جای تو رو لو داده: /»
در این مسیر باید گفت که این بحث و دغدغه محدود به شخصی به نام یوسفی نیست، بلکه نکته قابلتوجه چگونگی برخورد با چنین افراد و مواضعی است؛ در واقع نیک یوسفی شاید تنها یک مورد از اشخاصی است که با وجود چنین سابقهای، فرصت همکاری با یکی از پلتفرمهای نمایش خانگی را پیدا میکند و بر این اساس با توجه به نبود راهبردی مشخص در بخش فرهنگی و همچنین امنیتی کشور بهمنظور بررسی کارنامه و بازخواست یوسفیها و برخورد لازم با آنها و از سویی نظارت نکردن کافی بر بسترهای شبکه نمایش خانگی بهطور احتمالی در آینده نیز شاهد چنین مواردی خواهیم بود و بر این اساس لازم است راهبرد کلی پرداختن به این موارد و طراحی روشهای متناسب در دستور کار مسئولان فرهنگی قرار بگیرد.