طرح «احیای سینما» حاصل ذوق زدگی کودکانه است
برخلاف ویترین پرزرق و برق سینمای ایران که این روزها با ثبت رکوردهای تاریخی در گیشه، همه را شگفتزده کرده است، گویی در زیر پوست سینما، اتفاقات دیگری در جریان است و هر از گاهی شاهد شکلگیری مجادلههایی رسانهای هستیم که ریشه در نگرانیهایی جدی درباره آینده سینمای ایران دارد.
آنچه مشهود است، اینکه اقتصاد سینمای ایران در یک سال گذشته، صعودی غیرمنتظره را در پیش گرفته است، اما تمام بار این صعود بر دوش دو الی سه فیلم کمدی بوده و بالغبر ۸۰ درصد فیلمهایی که به چرخه اکران راه پیدا میکنند، همچنان شرایط مساعدی را در گیشه تجربه نمیکنند.
حالا مدیران سینمایی تابلوی افتخار درباره بخش اول این گزاره را در دست گرفتهاند و منتقدانشان، بر روی بخش دوم ذرهبین گرفته و ابراز نگرانی میکنند.
نگاه اول؛ خزاعی چه گفت؟
نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد که محمد خزاعی در یکی از بحرانیترین دوران سینمای ایران، سکاندار هدایت سازمان سینمایی شد، دورانی که در اوج فراگیری کرونا و ورشکستگی سالنهای سینمایی آغاز شد و در بستر تحولات و التهابات سیاسی و اجتماعی، متأثر از جریان پوشالی و ضد ایرانی «زن زندگی آزادی»، ادامه یافت و حالا به امروز رسیده است.
خزاعی در گفتوگوی خود تأکید کرده است: «خاطرم هست در سال ۱۴۰۰ که ما وارد سازمان سینمایی شدیم، به دلیل بروز کرونا، فاجعه بزرگی در سینما رقم خورده بود و در مواردی شاهد تعطیلی کامل سالنهای سینما بودیم. برخی از سالنها درهایشان بسته بود و برای حقوق کارکنانشان هم سوبسید دریافت میکردند. خیلی از کارکنان سینماها حتی از کار خود اخراج شدند. همزمان، با تراکم بالای فیلمهای مانده در صف اکران مواجه بودیم که آمار آنها به حدود ۲۰۰ فیلم میرسید.»
آنچه رئیس سازمان سینمایی در این بخش از گفتههای خود توصیف کرده است، واقعیتی است که همه فعالان سینمایی، بهخوبی آن را به یاد دارند، او در ادامه گفته است: «بعدها وقتی ما اکران فیلمها را شروع کردیم، با حوادث و اتفاقات سیاسی مواجه شدیم که در آن شرایط دیگر صاحبان آثار، حاضر به اکران فیلمهای خود نمیشدند. برخی معتقد بودند که مخاطب در این شرایط به سینما نمیآید و برخی دیگر هم میگفتند اگر فیلممان را اکران کنیم، مورد هجمه برخی از گروهها در درون خانواده سینما قرار میگیریم. در آن شرایط شورای صنفی اکران تقریبا ناامید شده بود و طی جلساتی هم که من با سینماداران داشتم، آنها صحبت از ورشکستگی کامل سینما میکردند و اینکه دیگر نمیتوان این سینما را احیا کرد. در سال گذشته، اما ما برنامهریزیهایی داشتیم و شخصا بهصورت مستقیم با برخی دوستان تهیهکننده وارد گفتگو شدم و وعدههایی به آنها دادیم تا بهواسطه اکران فیلمهایشان، اجازه ندهیم سینما تعطیل شود.»
خزاعی در ادامه برای اشاره به وضعیت خوب این روزهای سینما، تعریضی هم به آمارهای رویایی استقبال از فیلمها در دهههای گذشته داشته و میگوید: «این نکته را مدنظر داشته باشید که آمار مخاطبانی که درباره سالهای دهه ۶۰ مطرح میشود، صرفا نقل قول است و هیچ سندی درباره آن وجود ندارد. از زمانی که سامانهها، تعداد مخاطبان را ثبت میکنند، میتوانیم بگوییم امسال وضعیت استقبال بسیار خوب بوده و روند رو به رشدی دارد.»
نگاه دوم؛ اسعدیان چه گفت؟
آنچه محمد خزاعی در مصاحبه خود به تصریح درباره آن توضیح داده است، موضعی شخصی نیست بلکه دیدگاهی است که از مسئول بالادستی او یعنی محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تا مدیران زیرمجموعه او همچون روحالله سهرابی بهعنوان مدیرکل عرضه و نمایش سازمان سینمایی هم بارها بر آن تأکید و به آن افتخار کردهاند.
این موضع، اما منتقدانی جدی هم دارد. مهمترین این چهرهها هم مجید مجیدی کارگردان معتبر و سرشناس سینمای ایران است که چند هفته پیش در یک سخنرانی رسمی، سینمای ایران را در آستانه «سقوط» توصیف کرد و نسبت به قدرت گرفتن فیلمهای کمدی هشدار داد. محمد مهدی عسگرپور رئیس هیأت مدیره خانه سینما هم در چند نوبت به این موضع مدیران سینمایی کنایه زد و صراحتا گفت: «هرچند دوستان در ارشاد معتقدند که سینما را احیا کردهاند، ولی ما معتقدیم شرایط سینما به گونهای شده که انگار باید با برخی ژانرها خداحافظی کنیم که متاسفانه لطمات این موضوع در برخی حوزهها به همکاران ما میخورد.»
حالا همایون اسعدیان هم به جمع این معترضان پیوسته است. اسعدیان روز گذشته در گفتوگویی صریح با خبرگزاری ایسنا، بهفاصله تنها یک روز بعد از انتشار اظهارات محمد خزاعی، گفت: «اگر نخواهیم مثل آقایان ذوقزده شویم و از این دم بزنیم که ما باعث رونق سینما شدیم و اگر هیجانهای کودکانه را کنار بگذاریم، باید تلاش کنیم تا مردم را تا جایی که میتوانیم هر چه بیشتر به حضور در سالنهای سینما علاقهمند کنیم.»
اسعدیان که در مقام دبیر شورای صنفی اکران، در همین گفتگو از گرانتر شدن بلیت سینماها هم خبر داده و از آن دفاع کرده، در عین حال تأکید داشته است: «تاکید دارم که نباید ذوقزده شویم و نباید ادعا کنیم که ما باعث رونق سینما شدهایم. دو فیلم کمدی داریم که همین الان بیش از ۵۰ درصد فروش کل سینما را در سال ۱۴۰۲ بر عهده داشتند. این اتفاق خیلی شعفانگیز نیست که آقایان بابت آن هیجانزده میشوند. ما باید تلاش کنیم سرانه اکران و فروش بالا رود.»
نگاه سوم؛ واقعیت چیست؟
آنچه نمیتوان در آن تردید کرد، جایگاه مهم و عملکرد تاریخی فیلمهایی مانند «فسیل» و «هتل» در چرخه اکران است، فیلمهایی که در اوج سالهای رکود سینما، به ناگاه زمینه آشتی مخاطبان و حضور گسترده آنها در سالنهای سینما را فراهم آوردند تا در دوران پساکرونا، نه فقط شاهد بازگشت مخاطب به سینما که شاهد ثبت رکوردهایی تاریخی در زمینه فروش و تعداد مخاطب به نام سال ۱۴۰۲ شویم.
اما این واقعیت نمیتوان نافی ابراز نگرانی سینماگران دلسوزی باشد که سینما را چیزی فراتر از گیشه میدانند. تجربه تاریخی ثابت کرده است که رونق اقتصادی در سینما، بدون پشتوانه درست در چرخه تولید، نمیتواند پایدرا بماند و همچون تبی سرد، زود به عرق مینشیند.
همانطور که همایون اسعدیان تأکید کرده است، رویای «گیشه هزار میلیارد تومانی» برای اکران امسال، اصلا رویای دور از دسترسی نیست، اما تحقق این رویا نمیتواند، سقف آرزوی مدیران و انتظار دلسوزان برای سینمای ایران باشد. کاش در کنار افتخار به آمارها، گوش شنوایی هم برای هشدارها باشد.