تولیدات انیمیشن به سه دسته عمده، انیمیشن تجربی، انیمیشن سینمایی و انیمیشن تلویزیونی تقسیم میشود. با توجه به گستردگی رسانه تلویزیون، انیمیشن تلویزیونی بازار وسیعی را به خود اختصاص داده است. این تحقیق بر این پیش فرض استوار است که عدم شناخت نسبت به “عناصر ساختاری”، تفاوتها، ویژگیها و کارکردهای انواع انیمیشن، باعث عدم برقرای ارتباط با مخاطب میگردد. براساس نظریه ساختارگرایی، با برقراری ارتباط بین اجزا (عناصر بیانی)، میتوان به یافتن “معنی (پیام)” و دلالتهایی که در یک فیلم وجود دارد، رسید. بنابراین، فیلم و روایت آن را، نوعی ساختار یا به بیان دیگر، شیوهای خاص برای تلفیق اجزا و پدید آوردن یک کل میتوان تلقی کرد. هدف از این تحقیق، ارائه مدل و الگویی جامع، با توجه به نظرات فرنیس، بوردول و دیگران، برای بررسی عناصر ساختاری (نظام های نشانه شناسی) و تحلیل متن انیمیشن تلویزیونی است. بنابراین، شناخت و چگونگی عناصر ساختاری انیمیشن تلویزیونی، مسئله این تحقیق میباشد. این تحقیق برای رسیدن به نتیجه و طراحی الگویی جامع، عناصر ساختاری را، به عناصر ساختاری- بیانی ویژه انیمیشن، عناصر ساختاری متن دراماتیک (فیلمنامه)، عناصر ساختاری طراحی بصری، عناصر ساختاری طراحی صوتی و عناصر ساختاری تدوین تقسیم و با روشِ توصیفی- تحلیلی آنها را بررسی نموده است.