با گذشت حدود دو هفته از اظهارنظر جنجالی محمدحسن شانه‌ساززاده نایب رییس هیات مدیره پلتفرم نماوا و در حالی که موج اعتراض گسترده سینماگران به بخش توهین‌آمیز سخنان وی فروکش کرد، بحث‌ها همچنان درباره بخش دیگری از اظهارنظر این مدیر پلتفرم وجود دارد؛ جایی که او در آن، به بالا رفتن هزینه‌های تولید محصولات نمایش خانگی اشاره کرد و کف هزینه تولید یک قسمت از یک سریال نمایش خانگی را ۳ میلیارد تومان دانست.

به تازگی گزارش‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد هزینه سریال‌سازی در تلویزیون نیز به تبع افزایش مخارج تولید در پلتفرم‌ها، بسیار بالا رفته است.
در شرایطی که صنعت نمایش خانگی طی سال‌های اخیر از رونق مناسبی برخوردار بوده، گران شدن سریال‌سازی از جنبه‌های گوناگونی به استقبال مخاطبان نسبت به این صنعت ضربه می‌زند.

اول آن که با افزایش هزینه لازم برای تولید محصولات نمایشی، احتمال شکست سرمایه‌گذاری در این صنعت، ریسک بیشتری را متوجه سرمایه‌گذار خواهد کرد و این امر، خود به تدریج به محافظه‌کاری پلتفرم‌ها و سازنده‌ها خواهد انجامید؛ چراکه تهیه‌کنندگان برای اطمینان از سوددهی اثر، ناگزیرند تنها به ایده‌ها، ژانرها و حتی داستان‌های امتحان‌پس‌داده روی خوش نشان دهند و به سختی ریسک تولید محصولی با داستان‌های خلاقانه‌تر و فضاهای متفاوت و کمترتجربه‌شده را خواهند پذیرفت.
این در حالی است که بسته شدن مسیرهای تازه برای این صنعت -که همین حالا نیز تا حدی رخ داده- و اصرار بر ایده‌های ثابت، مخاطب را دلزده خواهد کرد. روشن است که صنعت نمایش خانگی در شرایطی توسعه خواهد یافت که سازندگان بتوانند ایده‌های جدیدی را در محک توجه مخاطب بیازمایند.
دوم – گران شدن فیلمسازی، از سمت دیگری نیز به پلتفرم‌ها ضربه زده و باعث وضعیتی شده که امروزه در پلتفرم‌ها شاهدیم. طی ماه‌های اخیر، حجم آگهی‌های سرویس‌های وی‌اودی اشتراکی به سرعت افزایش یافته و اعتراض بسیاری از کاربران را برانگیخته است. پررنگ‌تر شدن تدریجی حضور حامیان مالی در سریال‌های خانگی، در هفته‌های اخیر حتی به نمایش سکانس‌هایی انجامیده که با هدف تبلیغ برندهای تجاری در سریال‌ها جاگذاری شده است و اگر جلوی آن گرفته نشود، ممکن است به سریال‌هایی برسد که از نقطه شروع، به سفارش حامیان مالی و برای تبلیغ کسب‌وکار آنان ساخته خواهد شد.
در برابر این حضور بی‌رویه تبلیغات در پلتفرم‌های اشتراکی، مخاطبان بیکار نمی‌نشینند و این امر ممکن است برخی از آنان را به نخریدن اشتراک و استفاده از نسخه‌های قاچاق سریال‌ها ترغیب کند؛ همان‌طور که گران شدن اشتراک، این وضعیت را ایجاد می‌کند.

افزایش هزینه اشتراک سرویس‌های وی‌اودی را البته می‌توان سومین پیامد گرانی سریال‌سازی دانست.

کاهش محصولات در حال تولید و پخش پلتفرم‌های نمایش خانگی که این روزها رخ داده، چهارمین عارضه گران شدن سریال‌سازی ناشی از افزایش دستمزدهای عوامل سریال‌هاست. در شرایط اقتصادی امروز کشور، پلتفرم‌ها هرقدر صاحب سرمایه و امکانات باشند، باز هم توان تولید همزمان تعداد زیادی محصول را ندارند و به همین دلیل، حجم خروجی آن‌ها نیز کاهش می‌یابد. نتیجه این اتفاق نیز جز روگردانی کاربران از خریداری اشتراک و دور باطل کاهش درآمد و کاهش محصولات پلتفرم‌ها نیست.
از سوی دیگر این بیم وجود دارد که گران شدن سریال‌سازی، راه را برای ورود سرمایه‌های مشکوک باز کند؛ رخدادی که یک بار در دهه ۹۰ به وقوع پیوست و عوارض آن همچنان گریبان صنعت نمایش در ایران را رها نکرده است. در آن زمان آثاری چون «شهرزاد» پایه‌گذار نخستین جهش دستمزدها و گران شدن فیلمسازی و سریال‌سازی شدند.

این موارد البته نه‌تنها صنعت نمایش خانگی، بلکه سینمای ایران را نیز متأثر کرده؛ چراکه در سینما و تلویزیون نیز دستمزدها با کمی نوسان، همواره همپای نمایش خانگی بالا خواهد رفت.

۵ پیامدی که در این یادداشت آمد، نیاز صنعت نوپای نمایش خانگی را به مراقبت، بیش از پیش نشان می‌دهد و در این مسیر، نقش مدیریت پلتفرم‌ها از هر بخش دیگری بیشتر است. این صنعت حالا و در دوره رخوت نسبی، از سرمایه اجتماعی قابل توجهی که طی حدود ۱۵ سال به وجود آورده، استفاده می‌کند و اگر بناست تا به دوران خوب بازگردد، باید در تصمیماتی که این شرایط را ایجاد کرد، تجدید نظر شود.